يا حق
با سلام و تشکر از حضور گرم و کامنت پر محتوا ي مورخ 29-11-84 .باور کنيد خيلي سعي کردم جوابي پيدا کنم اما نتونستم . فقط به اين نتيجه رسيدم که من از رنگها " مو و ابرو " را ديده بودم و شما " پيچش مو و اشارتهاي ابرو " را . از اشارات شما خود حديث مفصل خواندم .مي دوني حرف ِ من اينه که : همه مون بي اثر شديم . مثل ِ خودکاري که جوهرش تموم شده ، احساسمون هم تموم شده .امروزه رنگها اثر خودشونو از دست دادن . هر روز سفيدي به سياهي شبيه تر ميشه و سياهي با تصاويري مبهم به اشتباه گرفته مي شه .نمي دونم شايد اين نفس ِ خودمونه که سياه و مبهم شده و باعث شده احساس ، قدرت ِ عظيم محبت کردن ، دوست داشتن ، مهربون بودن را فراموش کنيم.کاش مي تونستيم بي رنگ و پاک مثل آب بمونيم . اما افسوس که زندگيمون هزار رنگه و دست هامون آلوده ي ِ به رنگها شدن .10-12-84