سلام
مايل نبودم جواب شما را حداقل به اين زودي بدهم...
نه از ان رو كه ناراحت شده باشم، فقط از آن رو كه ميبينم به خاطر يك اظهار عقيده كوچك كه خودتان هم اذعان داشته ايد كه از سر دلسوزي بوده است اينگونه با من برخورد ميكنيد...
من در بزرگواري و كرامت نفس شما هيچ ترديدي ندارم اما دوست داشتم به جاي توپيدن به من، حرفهايي را كه زده بودم نقد كنيد...
من دوباره همان متني را كه به عنوان جواب در قسمت نظرات يادداشت قبلي تان نوشته بودم اين جا مي آورم...
سلام
از اينكه نسبت به برادر كوچك خودتون اينقدر شفقت و دلسوزي داريد كه نصيحتم كنيد خيلي خوشحال شدم...
و از اينكه من رو درك ميكنيد ممنونم...
اما من هم مطمئن باشيد نه از اين بيادبي ها خوشم مياد و نه دوست دارم به كسي بد بگم و ميتونم قسم بخورم كه از اطرافيان نزديك من، حتي اگر كسي به من بدي كرده باشد از من بدي نديده است.
تنها حرف من همين است...
اگر من كه روزي 30 بازديدكننده واقعي هم نداشتم و به خاطر بد حرف زدنم اينچنين بايد به باد تهمت و بدگويي دوستانم و وعده مخالفت با ولايت فقيه دچار شوم، آيا از ناجا انتظار آن نميرود كه وقتي وارد قضيه اي ميشود، آبروي نظامي كه چشمان دنيا روز و شبي نيست كه به سويش نظاره گر نشود، حفظ كند؟
شما اينجا نبوديد اما بدانيد كه اينها طوري با مردم برخورد ميكردند كه انگار ضدانقلاب هستند...
نميخواهم وارد بحث شوم اما اين را بدانيد كه من وظيفه خود ميدانم كه هر كسي را كه از خط امام و انقلاب و رهبري پايش را كج بگذارد يا آبروي نظام را در چاه جهل خود ذبح كند، مورد انتقاد قرار دهم و اين را هم بگويم كه كل شيء بحسبه...
حرف آخر آنكه من كسي نيستم و حرفهايم هم به جايي نميرسد، اما صداي بياحترامي ناجا به نظام و مردم را تاريخ خواهد شنيد و من سر پل صراط از همه انهايي كه كسي بودند و ساكت نشستند در نميگذرم...
ياعلي
كجاي اين نوشته دلالت بر اين ميكند كه وبلاگ مال من است و هر چه كه دوست دارم در ان مينويسم و به كسي هم ربطي ندارد؟!
خواهش ميكنم يه بار ديگه متن جواب من رو بخونيد تا ببينيد كه آيا سزاوار اين گونه تندي شما هستم يا نه؟
مهم ترين حرف من در قسمت نظرات يادداشت قبلي شما اين است كه تاثيرگذاري و بازتابهاي رفتار غير انساني و غير اسلامي ناجا هزاران برابر بيشتر از تندي و بي ادبي( از ديدگاه شما) بنده است.
الان بيشتر از اينكه در مقام جواب نوشتن باشم، خدا ميداند كه در مقام تعجب از اينچنين رفتاري هستم كه با من داريد.
البته در اين رفتار، شما تنها نيستيد.
اما به عنوان پايان كلام اين را بگويم كه يقين بدانيد كه هيچ گاه به اين دليل كه ممكن است كسي از انتقاد من، بر ضد نظام و انقلاب سوءاستفاده كند، دست از انتقاد برنميدارم...
هدف وسيله را توجيه نميكند اما وقتي نهادي كه خود را جزيي از حكومت ميداند، اينجنين رفتاري ميكند، بايد در مقابل ان ايستاد...
تازه! دوست داشتم ميگفتيد كه كدام جمله من مصداق اعتقاد به اين اصل است.
ياعلي