اي دوست.پرواز کن.تا فراز ستيغ ها پرواز کن از فرش اين زمين. تا عرش اسمان.بگشاي بال تا افتاب.تا سرزمين پاک بهاران.دستها را پيوند دهيم به يکديگر. گام ها را هم استوار بايد کرد. بايد حماسهء فرياد است.از مرزهاي خاک ايران بگذريم.باز هم هنوز خورشيد بال ميگيرد.انها که از هفت خان عشق. سر بلند با پيشاني بندهاي سبز. گذشتن.و اينکه در روزهاي سبز خاطريي پيروزي.بياد آن امام سفر کرده.
بياد جانبازي و صفا
عشق و ايثار و غروربا تمام حنجره هاي سبز.فرياد ميزنيم.؟چشمان مرا به اب.پيوند بزن..اي عشق.بيا دوبار لبخند بزن..صد حنجره آواز دلم مي خواهد؟احساس شکسته ء مرا بند بزن..
.........
خدايا جانمان را با افتاب مهرت شکوفا کن.و دانه دوستي ات را. در گلدان دلمان بکار.و باران محبتت را.
بر سرزمين خشک و دلگيرمان ببارانخدايا با تو مي گوئيم.با تو نجوا ميکنيم.خدايا..رشته پيوندم را به سوي خود بکشان.خدايا به بزرگيت سوگند.؟در زمره اهل صفا جايم ده..در مقام شايستگان.و دوستانت قرارم ده.خدايا......................
سلام.خانمي. گل و گرامي.
ممنون و سپاسگذارم. بابت اين همه مهرباني و محبت.
اميدوارم. در سايه سار لطف و رحمت ان مهربان دوست.
سرشار گردي. و دقت نظرت همچنين كه شادي اور دل
دوستان هست.شادي بخش زندگي و روز شبت باشه
سبد سبد عشق در اين روزهاي سربلندي و غرور
در صدف دلتون ارزو ميكنم. باشد كه جاري باشي و سبز.
آمين
كمترين صمد.
يا حق
................
.... باز هم دلم هواي خدا رو كرده.. ......گشته ام سرمست.. ........دل هواي من. ..........امشب.. بي هوا به گريه نشست....
بدرود..