• وبلاگ : همسفرمهتاب
  • يادداشت : درس زندگي
  • نظرات : 41 خصوصي ، 392 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <    <<    11   12   13   14   15    >>    >
     
    بسم الله الرحمن الرحيم
    اللهّم كن لوليك الحجّة بن الحسن صلواتك عليه و على آبائه فى هذه السّاعة و فى كلّ ساعة، ولياً و حافظاً و قائداً و ناصراً و دليلا و عيناً حتى تسكنه أرضك طوعاً و تمتّعه فيها طويلا.
    به نام خداوند بخشنده و مهربان
    بار الها، در اين هنگام، و براي هميشه، ولي امرت، حجت ابن الحسن، را كه درودهايت بر او و بر پدرانش باد، سرپرست و نگهدار و رهبر و ياور و راهنما و نگاهبان باش، تا گيتي را به فرمان او در آوري و تا دير زمان بهره مندش گرداني.
    آمين يا رب العالمين


    زيارت امام حسين عليه السلام در روز عرفه

    بدانكه آنچه از اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام در باب زيارت عرفه رسيده از كثرت اخبار و بسيارى فضيلت و ثواب زياده از آنست كه احصا شود و ما بجهت تشويق زائرين به ذكر چند حديث اكتفا مى نماييم بسند معتبر از بشير دَهّان منقول است كه گفت عرض كردم به خدمت حضرت صادق عليه السلام كه گاه هست حجّ از من فوت مى شود و روز عرفه را نزد قبر امام حسين عليه السلام مى گذرانم فرمود كه نيك مى كنى اى بشير هر مؤ منى كه به زيارت قبر امام حسين عليه السلام برود با شناسايى حق آن حضرت در غير روز عيد نوشته شود براى او ثواب بيست حجّ و بيست عمره مبروره مقبوله و بيست جهاد با پيغمبر مرسل يا امام عادل و هركه زيارت كند آن حضرت را در روز عيد بنويسد حق تعالى براى او ثواب صد حجّ و صد عمره و صد جهاد با پيغمبر مرسل يا امام عادل و هركه زيارت كند آن حضرت را در روز عرفه با معرفت حقّ آن حضرت نوشته شود براى او ثواب هزار حجّ و هزار عمره پسنديده مقبوله و هزار جهاد با پيغمبر مرسل يا امام عادل گفتم كجا حاصل مى شود براى من ثواب موقف عرفات پس آن حضرت نظر كرد بسوى من مانند كسى كه خشمناك باشد و فرمود كه اى بشير هرگاه مؤ منى برود به زيارت قبر امام حسين عليه السلام در روز عرفه و غسل كند در نهر فرات پس متوجّه شود بسوى قبر آن حضرت بنويسد حق تعالى از براى او بهر گامى كه برمى دارد حجّى كه با همه مناسك به عمل آورده باشد و چنين گمان دارم كه فرمود وعمره [غزوه ] و در احاديث كثيره بسيار معتبره وارد شده كه حق تعالى در روز عرفه اوّل نظر رحمت بسوى زائران قبرحسين عليه السلام مى افكند پيش از آنكه نظر به اهل موقف عرفات كند و در حديث معتبر از رفاعه منقول است كه حضرت صادق عليه السلام به من فرمود كه امسال حجّ كردى گفتم فدايت شوم زرى نداشتم كه به حج روم ولكن عرفه را نزد قبر امام حسين عليه السلام گذرانيدم فرمود كه اى رفاعه هيچ كوتاهى نكردى از آنچه اهل منى در آن بودند اگر نه اين
    بود كه كراهت دارم كه مردم ترك حجّ كنند هرآينه حديثى براى تو مى گفتم كه هرگز ترك زيارت قبر آن حضرت نكنى پس ساعتى ساكت شد و بعد از آن فرمود كه خبر داد مرا پدرم كه هركه بيرون رود بسوى قبر امام حسين عليه السلام و عارف به حقّ آن حضرت باشد و با تكبّر نرود همراه او مى شوند هزار ملك از جانب راست و هزار ملك از جانب چپ و نوشته شود براى او ثواب هزار حجّ و هزار عمره كه با پيغمبر يا وصىّ پيغمبر كرده باشد و اما كيفيّت زيارت آن حضرت پس چنان است كه علماء اَجلّه و رؤ ساء مذهب و ملّت فرموده اند چون خواستى آن حضرت را در اين روز زيارت كنى پس اگر ممكن شد تو را كه از فرات غسل كنى چنان كن و اگرنه از هر آبى كه تو را ممكن باشد و پاكيزه ترين جامه هاى خود را بپوش و قصد زيارت آن حضرت كن در حالتى كه به آرامى و وقار و تَاَنّى باشى پس ‍ چون به دَرِ حاير برسى
    بگو:


    خداى من! چشمى كه تو را بر خود نگهبان و مراقب نبيند، كور و فرو بسته باد و بنده‏اى كه از متاع محبت تو بى بهره باشد، سرمايه باخته و ورشكسته باد.
    ديده‏اى كان چهره روشن نبيند كور باد خاطرى كَز توست خالى، تيره و بى نور باد
    امام حسين(ع) با اين دعا روحى تازه به كالبد عرفات دميد و اين نغمه خوش آسمانى و آواى دل‏انگيز ملكوتى را تا ابد در سينه سيناى عرفات به يادگار گذاشت.
    از صداى سخن عشق نديدم خوش‏تر يادگارى كه در اين گنبد دوّار بماند
    صحراى عرفات كالبد و امام حسين(ع) روحِ آن است و به همين دليل حق تعالى، در روز عرفه پيش از آن كه به اهل موقفِ عرفات نظر لطف كند، به زائران قبر پاك حسين(ع) نظر رحمت مى‏افكند.
    سُبحانَكَ اللهُمَ وَ بِحمدِك لا الهَ الاّ اَنْتْ عَمِلْتُ سوء وَ ظَلَمْتُ نَفْسي وَ اِعْتَرِفْتُ بِذَنبي اِغْفرلي اِنَّكَ اَنْتَ اَلغَفور الرّحيمْ
    ستايشت تو را تسبيح مي گويم خداوندا با جز تو خدايي نيست كار بد كردم و بخود ظلم نمودم به گناه خود اعتراف مي كنم. تو مرا ببخش كه تو بخشنده و مهرباني
    «الحمدلله الذى ليس لقضائه دافع و لا لعطائه مانع و لا كصنعه صانع و هو الجواد الواسع؛ سپاس خداوندى را سزاست كه چيزى قضايش را دور نمى‏سازد و از عطا و بخشش او جلوگيرى نمى‏كند و هيچ آفريننده‏اى آفرينش او را ندارد و او سخاوت‏مندى عالم گستر است.»
    حضرت(ع) سپس به بيان گوشه‏اى از نعمت‏هاى بى پايانِ خداوند كه انسان را در تمام مراحل رشد و تكامل در برگرفته، مى‏پردازد و مهربانى مادران و دايه‏ها و مواظبت و پرستارى و دل‏سوزى آنان را از الطاف و عنايت‏هاى خداوند مى‏شمرد؛ سپس به لزوم شكر نعمت‏هاى الهى اشاره مى‏كند و خود را از اداى يك شكر نيز عاجز و ناتوان مى‏بيند. هر فرازى از اين دعا، دريچه‏اى از نور و توحيد و عشق و محبت به خداوند را به سوى دل انسان مى‏گشايد و عباراتِ دعا و محتواى آن، نشان مى‏دهد كه امام حسين(ع) در حال اين دعا يك سره از خود و عالم غافل گشته، تمام جهان را به يك سو نهاده، با همه وجود حضور خداوند و احاطه و اشراف او به همه ذرات هستى و نفوذ علم و قدرت و حيات او را بر تك تك ذرات و موجودات عالم مشاهده مى‏نمايد و آن چه را كه ديده، بر زبان آورده است. امام حسين(ع) مى‏خواهد با اين نيايش، انسان و خدا را بشناساند و نزديكى آن را به هم بنمايد. او با اين نيايش، منطقى‏ترين و واقعى‏ترين رابطه انسان با خداوند را با زيباترين شكل به تصوير مي كشد.

    دعاى عرفه سيدالشهداء(ع) سراسر نور و عرفان پروردگار است و آميزه‏اى از شور و عشق و محبت و معرفت به ذات پاك خداوندي است. در فرازهاى اين دعا، امام حسين(ع) با خداوند چنين عاشقانه زمزمه مى‏كند:
    خداوندا! اجازه فرما تا دمى چند در برابرت به زانو درافتم و قطراتى از اقيانوسِ جان، نثار بارگاهت نمايم. خيال دورى راه تا درگاه جمالت خسته و فرسوده ام كرده است كه:
    از گِل آدم شنيدم بوى تو راه‏ها پيموده‏ ام تا كوى تو
    خدايا! موجوداتى كه در هستى خود نيازمند تو هستند، چگونه مى‏توانند راهنماى من به سوى تو باشند؟
    پروردگارا! آيا حقيقتى غير از تو آن روشنايى را دارد كه بتواند تو را بر من آشكار سازد؟ كى از نظر غايب و پنهان بوده‏اى كه نيازمند راهنمايى به سوى خود باشى و چه وقت از من دور بوده‏اى تا نمودهاى جهان مرا به تو برساند؟
    همه عالم به نور توست پيدا كجا گردى تو از عالم هويدا؟
    خدايا! روشنايى جمال و جلالت در جهان هستى آشكارتر از هر چيز است و وجودِ تو خِفا و پوشيدگى ندارد تا چراغى سر راه بگيرم و بارگاه ربوبى تو را جست و جو نمايم و يا دليلى را راهنماى خود به سوى تو قرار دهم؛ چون فروزنده چراغ تو و سازنده دليل و راهنما، تويى.

    «الحمدلله الذى ليس لقضائه دافع و لا لعطائه مانع و لا كصنعه صانع و هو الجواد الواسع؛ سپاس خداوندى را سزاست كه چيزى قضايش را دور نمى‏سازد و از عطا و بخشش او جلوگيرى نمى‏كند و هيچ آفريننده‏اى آفرينش او را ندارد و او سخاوت‏مندى عالم گستر است.»
    حضرت(ع) سپس به بيان گوشه‏اى از نعمت‏هاى بى پايانِ خداوند كه انسان را در تمام مراحل رشد و تكامل در برگرفته، مى‏پردازد و مهربانى مادران و دايه‏ها و مواظبت و پرستارى و دل‏سوزى آنان را از الطاف و عنايت‏هاى خداوند مى‏شمرد؛ سپس به لزوم شكر نعمت‏هاى الهى اشاره مى‏كند و خود را از اداى يك شكر نيز عاجز و ناتوان مى‏بيند. هر فرازى از اين دعا، دريچه‏اى از نور و توحيد و عشق و محبت به خداوند را به سوى دل انسان مى‏گشايد و عباراتِ دعا و محتواى آن، نشان مى‏دهد كه امام حسين(ع) در حال اين دعا يك سره از خود و عالم غافل گشته، تمام جهان را به يك سو نهاده، با همه وجود حضور خداوند و احاطه و اشراف او به همه ذرات هستى و نفوذ علم و قدرت و حيات او را بر تك تك ذرات و موجودات عالم مشاهده مى‏نمايد و آن چه را كه ديده، بر زبان آورده است. امام حسين(ع) مى‏خواهد با اين نيايش، انسان و خدا را بشناساند و نزديكى آن را به هم بنمايد. او با اين نيايش، منطقى‏ترين و واقعى‏ترين رابطه انسان با خداوند را با زيباترين شكل به تصوير
    مي كشد.



    روايت شده كه حضرت زين‏العابدين(ع) در روز عرفه صداى فقيرى را شنيد كه از مردم كمك مى‏خواست. حضرت فرمود: واى بر تو! آيا دست نياز به سوى غير خدا دراز مى‏كنى؛ در حالى كه اميد مى‏رود در اين روز بچه‏هايى كه در شكم مادر هستند، مورد فضل و لطف الهى قرار گيرند و سعادت‏مند گردند؟
    در روايتى از حضرت صادق(ع) آمده است: «كسى كه در ماه رمضان آمرزيده نگردد تا رمضان آينده آمرزيده نمى‏گردد؛ مگر اين كه روز عرفه را درك كند».
    بهترين عمل در روز عرفه دعا است و در ميان روزهاى سال، اين روز براى دعا امتياز ويژه‏اى دارد.
    روز عرفه داراى دعاهاى فراوانى است؛ ولى در اين ميان، دعاى عرفه امام حسين(ع) داراى جايگاه ممتاز،أخص و ويژه است و در واقع، ناب‏ترين و عميق‏ترين معارف الهى و توحيدى در اين دعا، بر زبان سالار شهيدان(ع) جارى گشته است.
    عصر روز عرفه امام حسين(ع) با گروهى از خاندان و فرزندان و شيعيان، با نهايت خاكساري و خشوع از خيمه بيرون آمدند و در جانب چپ كوه ايستادند. امام(ع) چهره مبارك خود را به سوى كعبه گردانيد مانند مسكين نيازمندى كه غذا مى‏طلبد، دست‏ها را برابر صورت خود گرفت و دعايش را چنين آغاز كرد:

    روز عرفه

    امام صادق (عليه السلام) فرموده اند: «كسى كه در ماه رمضان آمرزيده نگردد تا رمضان آينده آمرزيده نمى‏گردد؛ مگر اين كه روز عرفه را درك كند»
    عرفات، نام منطقه وسيعى است با مساحت حدود 18 كيلومتر مربع در شرق مكه معظمه، اندكى متمايل به جنوب كه در ميان راه طائف و مكه قرار گرفته است. زائران بيت‏الله الحرام در روز عرفه - نهم ذى حجّه - از ظهر تا غروب در اين منطقه حضور دارند. در نقلى آمده است كه آدم و حوّا(ع) پس از هبوط از بهشت و آمدن به كره خاكى، در اين سرزمين همديگر را يافتند و به همين دليل، اين منطقه «عرفات» و اين روز «عرفه» نام گرفته است. چنين گفته اند كه جبرائيل عليه السلام هنگامي كه مناسك را به ابراهيم مي آموخت ، چون به عرفه رسيد به او گفت «عرفت» و او پاسخ داد آري ، لذا به اين نام خوانده شد و نيز گفته اند سبب آن اين است كه مردم از اين جايگاه به گناه خوداعتراف ميكنند و بعضي آن را جهت تحمل صبر و رنجي ميدانند كه براي رسيدن به آن بايد متحمل شد . چرا كه يكي از معاني «عرف » صبر و شكيبايي و تحمل است .
    عرفه، از عيدهاى بزرگ است؛ هر چند عيد ناميده نشده است و روزى است كه حق تعالى بندگان خويش را به عبادت و طاعت خود دعوت كرده،سفره جود و احسان خود را براى آنها گسترده است. شيطان دراين روز، از همه اوقات خوارتر وحقيرتر وخشمناك‏تر است.......

    آنشب كه شهر كوفه در اشوب غم بود
    نامه نگاران را قلم تيغ ستم بود

    آنشب كه عروس حجله شب شعر ميخواند
    اشعار غم با واژه هاى بكر ميخواند

    آنشب زمين از پرده دل ناله ميزد
    داغ شقايق را به قلب لاله ميزد

    آنشب حكومت بود سر تا پا نظامى
    حامى يك مامور جلبش صد حرامى

    در كوچه اى مرد غريبى راه ميرفت
    از بى پناهى در پناه اه ميرفت

    مرغ دلش گاهى هواى يار ميكرد
    از خستگى گه تكيه بر ديوار ميكرد

    در كارگاه لب درنا سفته مى سفت
    اسرار دل را اين چنين با باد ميگفت

    اى باد صرصر همتى چون وقت تنگ است
    چرخ زمان ابستن اشوب جنگ است

    دارم بتو من دست استمداد اى باد
    چون هستيم را داده ام بر باد اى باد

    اينك كه در اين شهر دلدارى ندارم
    تنهاى تنها هستم و يارى ندارم

    از من ببر در نزد دلدارم پيامى
    زيرا كه غير از او ندارم من امانى

    از قول من بر گو تو با نور دو عينم
    فرزند دلبند على يعنى حسينم

    مولاى من از كوفيان قطع نظر كن
    كوفه مياعزم سفر جاى دگر كن

    مولاى من جان رسول الله برگرد
    دانم كه در راهى ولى زين راه برگرد

    اينان كه بر لب نعره تكبير دارند
    جاى وفا زير عبا شمشير دارند

    شمشيرها شان بهر قتلت تيز گشته
    پيمانه ها شان از ستم لبريز گشته

    با سنگ و تير و نيزه ها شان ميزبانند
    آماده از بهر ورود ميهمانند

    اى يوسف من پا سر بازار مگذار
    پا بر سر بازار اين اشرار مگذار

    اينجا متاع عاشقى را مشترى نيست
    اين فرقه را كارى بجز غارتگرى نيست

    اينان همه ايفا گران نقش خونند
    چون بيخبر از سنگر عشق و جنونند

    تنها بيا اما مياور خواهرت را
    تنها به خواهر ان سه ساله حضرت را

    ائى اگر در كوفه اى فخر زمانه
    دشمن زند بر خواهر تو تازيانه

    ائى اگر در كوفه ميگردد به سيلى
    مانند زهرا روى اطفال تو نيلى

    ائى اگر در كوفه بينى داغ اكبر
    انسان كه رويد لاله ها از باغ اكبر
    سلام .روز عرفه در حق دوستانمون دعا كنيم...يا علي
    غربت سفير حسيني
    طوعه مي‌گويد: مدام مي‌ديدم كه حضرت مسلم (ع) نماز مي‌خواند و زمزمه مي‌كند و ذكر مي‌گويد (شايد با خود زمزمه مي‌كند كه) اي كاش! براي پسرعمويم نامه نمي‌نوشتم و ... اين كوفيان كه وفا ندارند.
    هيچ ياري ندارم و جايي هم ندارم، حتّي مثل عموي غريبم (امام علي (ع) كه بتوانم از شهر بيرون بروم و دردهايم را به چاه بگويم.
    چنان مضطر شد و ... سمت قبله نشسته (و ذكر مي‌گويد)
    (شايد يكي از ذكرهايش اين بود كه) اي كبوتر حرم خدا! نيا كوفه، نيا كوفه، نيا كوفه.
    عجيب است، چرا كه حضرت مُسلم، عاشقي است كه به خاطر عشقش يابد غريبانه كشته شود (و شايد به همين جهت) تنهايي به كوفه رفته است (به دستور امام)
    در روايت آمده كه:
    در مسير راهش به كوفه، قاصد و همراهي كه با او بود از شدّت تشنگي وفات نمود (از ادامه‌ي مسير بازماند)
    حضرت اين پيش آمد را به فال بد گرفت، از همين رو نامه‌اي براي امام نوشت و فرستاد كه: آقا جان! اگر اجازه مي‌دهي من برگردم.
    (به دلش افتاد كه ديگر امام را نمي‌بيند)
    (شايد) امام جواب داد كه: وعده‌ي ما كوفه (يا شام) باشد. (امّا امام به كوفه كه نيامد)
    اين چه وعده بود؟
    وقتي سرِ ابي‌عبدالله (ع) همراه كاروان اسيران در مسير ورود به دروازه كوفه (يا شام) رسيد روبه‌روي سرِ مسلم (ع) قرار گرفت و ....
    مظلومى آل مرتضى پيدا شد
    در كوفه دوباره محشرى بر پا شد

    مهمان غريب كوفه را دريابيد
    زيرا كه اسير فتنه اعدا شد
    ذي الحجه؛ روز عرفه و سالروز شهادت سردار لشکر امام حسين (عليه السلام)، حضرت مسلم بن عقيل و هاني بن عروها (عليهما سلام)را تسليت ميگويم

    آيا اينست رسالت رسانه؟؟پس تبعيض چيست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    سلام وقتي آن پست قديمي را در مورد سقوط C130 زدم خيلي ها به من خرده گرفتند اما حالا ،،،،،،، شايد حالا قضيه فرق کند امروز تعدادي از بهترين فرماندهان سپاه به ملکوت پيوستند وانگار نه انگار .،، انگار اينها نبودند يادگار دفاع مقدس وانگار اينها نبودند سرداران رشيد اسلام اما ما فراموش نکرديم که چندي پيش به خاطر فقدان عزيزان رسانه جامعه را صدا سيما سياه پوش کرده بود و اکنون من طنز شبهاي برره را ميبينم سريالي که همان روز سقوط هواپيمايC130 پخش نشد يا حيدر

    سلام وقتي آن پست قديمي را در مورد سقوط C130 زدم خيلي ها به من خرده گرفتند اما حالا ،،،،،،، شايد حالا قضيه فرق کند امروز تعدادي از بهترين فرماندهان سپاه به ملکوت پيوستند وانگار نه انگار .،، انگار اينها نبودند يادگار دفاع مقدس وانگار اينها نبودند سرداران رشيد اسلام اما ما فراموش نکرديم که چندي پيش به خاطر فقدان عزيزان رسانه جامعه را صدا سيما سياه پوش کرده بود و اکنون من طنز شبهاي برره را ميبينم سريالي که همان روز سقوط هواپيمايC130 پخش نشد يا حيدر

     <    <<    11   12   13   14   15    >>    >