• وبلاگ : همسفرمهتاب
  • يادداشت : درس زندگي
  • نظرات : 41 خصوصي ، 392 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2   3   4   5    >>    >
     
    + حمدالله مسرور 

    سلام.

    عيد گذشته شما هم مبارک زيباست...... زيباست.......

    نميتونم چيز ديگه اي بگم چون واقعا قشنگه. دست مريزاد.

    خدا حفظتون كنه.

    سلام عزيزم

    خانومي آپم بدو بيا عيد گذشتت مبارك

    زود بياياااااااااااااااااااااا امروز امتحان داشتم با اينحال خواستم آپ كنم و شما رو هم دعوت كنم يا علي دوستاتم بيار بهشون بد ميگذره

    التماس دعا

    با سلام و درود فراوان بر شما ضمن تبريک عيد سعيد غدير خم بر شما و خانواده گراميتان و درود بر قلم توانمندتان بسيار زيبا و عالي مثل هميشه در ضمن با ستحضار

    ميرساند کلبه درويشي حقير با مطلبي آموزنده ...اسرار و شگفتيهاي فرشتگان ....بروز شده و خوشحال خواهم

    شد سر بزنيد پس منتظر حضور گرمتان مثل هميشه هستم ......افسوس که نامه جواني طي شد ....وان تازه بهار

    زندگي دي شد ....آن مرغ طرب که نام او بود شباب .....فرياد ندانم که کي آمد کي شد .....در پناه حق ....

    ( بنام تو اي ارام جان )

    علي اي هماي رحمت تـو چـه آيتي خـدا را

    كه به ما سوا فكندي همه سايه ي هما را

    پيشاپيش عيد خجسته ي امامت و ولايت مولي الموحدين ، علي عليه السلام ، عيد پر خير و بركتِ غدير خُم بر عاشقان مولا مبارك باد

    التماس دعا ..... يا علي مدد

    اما در مورد شهر قصه.... نمي دونم دقيقا چه مشكلي پيش اومده ... من خودم هر چهار تا فايل رو از همين لينكها دانلود كردم و هيچ مشكلي ندارم... اگر مستقيم روي فايل كليك مي كني بد نيست از روش open file نرم افزار ريل هم امتحان كني .... به هر حال اگر نتونستي كاري كني مي تونم هر جور كه خودت بخواي سيدي اين كارو به دستت برسونم.
    سلام به دوست عزيزم ...همسفر نازنين... من هم تمام اين روزهاي فرخنده رو بهت تبريك مي گم... من با اين كه كمتر پيشت ميام ولي تو هميشه بهم لطف داري .. ممنون.... راستش چند دفعه اومدم خونت ولي فقط يه صفحه سفيد مي ديم... نگو توي آخرين كامنتي كه برام گذاشتي آدرس وبت رو asemon تايپ كردي .... به هر حال ممنون از نظرات سازندت

    عشق آتش سوزان است و بحر بيكران است همه جان است قصه ي بي پايان است ، عقل و ادراك در وي حيران است و دل در دريافت آن ناتوان ، نهان كننده ي عيان است و عيان كننده ي نهان ، روح روح است و فتوح فتوح اگر خاموش باشد دلش چاك كند و از غير خود پاك كند و اگر بخروشد وي را زير و رو كند و شهر را خبر كند ، هم آتش است هم آب هم ظلمت است هم آفتاب ، عشق درد است ليكن به درد آورد ، چنانكه علت حيات است سبب ممات است هر چند مايه ي راحت است پيرايه ي آفت است .. ......

    سلام و عرض ادب و احترام خدمت شما دوست عزيرم... لحظه لحظه عمرت با شادي و موفقيت باد..عيد غدير را پيشاپيش به شما و خانواده محترمتان تبريک عرض ميکنم...باز هم مثل هميشه دست نوشته هاتون زيبا جذاب و دلنشين بود ....براي شما فرداي زيبا تر و روشن تر آرزومندم ......سپاسگزارم...موفق پيروز سربلند باشيد....

    + بهرام 
    سلام حال شما چطوره انشاءالله كه خوبيد عيد سعيد قربان را بشما تبريك ميگويم و همين طور عيد غدير غم را بما سر بزن
    + بهرام 

    به ياد شهيد مهدي باكري (فرمانده لشكرمان 31 عاشورا )

    اين روزها حال و هواي جبهه بسرمان زده دلمان تنگ بچه ها و منطقه و ان خاكريزهاي عطر آگين شده هور شلمچه فاو عمليات كربلاي 5 واي عمليات بدر چه زيبا بود ما در لشكر بوديم خبر رسيد بچه ها اون ور رودخونه در محاصره اند وضعيت خيلي دشواري بود يكي يكي داشتن پرواز ميكردند هر لحظه كه ميگذشت پاتك دشمن شدت بيشتري بخود ميگرفت ميگفتن حاج مهدي قبل از عمليات به اشاره در مورد مقام شهيد وشهادت صحبت كرده بود يك جورهاي هم اشاره كرده بود به خودش و بعضي از سفارشات بعد نبود خودش همه در دلهره بسر ميبردند زيرا همه شك كرده بودند كه آقا مهدي رفتنيه محاصره هر لحظه تنگ تنگتر مي شد اقا مهدي بيا اين ور تو رو امام حسين بيا اين ور او ميگفت امام حسين كه اين وره چرا بيام اون ور آره اون درست ميگفت ما سعادت ديدن اون را نداشتيم او كه با اقا و مولاي خود بود پشت بيسيم ميگفت آقا اومده دستمو بگيره و با هم پرواز كنيم از همه خدا حافظي كرد كدوم فرمانده راضي ميشه نيروهاش تك تك پر بكشنبعد اون اونارو رهاكنه نميشه اين آخرين كلام اقا مهدي بوداو به احمد گفته بود كه تو هم خواهي اومد احمد اقا هم رفت خوشا بحال اش يك روز بعد شهادت حاج احمد كاظمي من خيلي ناراحت بودم خدا خودش شاهداه كه دلم براي شهادت چقدر تنگ شده بود شب در خواب حضرت عزراييل را ديدم كه درست جلوي درب هواپيما بالاي پله ها ايستاده بود ومن نظاره گر او بودم يك وقت ديدم حاج احمد كاظمي با همراهاش دارن بطرف پله هاي هوا پيما ميان حاج احمد رو كرد به همراهاش گفت بچه ها حضرت عزراييل در بالاي پله ها منتظر ماست دوستاش گفتند شوخي نكن حاج احمد اون گفت نه والله شوخي نميكنم اونا شروع كردند به خنده اومدن بالا حضرت عزراييل دستاشو باز كرد كه نذاره اونا سوار شن ولي اونا سوار شدن در راه كه ميرفتند حاج احمد رو كرد به اونا گفت بچه ها ايا اماده ايد به شهادت زيرا كه وقت اش رسيده باز اونا به شوخي گرفتند اون از صندلي اش بلند شد رفت اخر هواپيما كه حضرت عزراييل در آخرين رديف كه نشسته بود به گوش اون نمي دونم چي گفتت بعد اومد جاش نشست بعد چند لحظه هواپيما به زمين خورداونا شهيد شده بودند و حضرت عزراييل هم نظاره گر اونا بود من خودم را به اون رسوندم با گلايه به اون گفتم چرا راضي شدي اينا بشهادت برسن او بمن گفت بخدا من راضي نبودم خودت ديدي كه اونا خودشون ميخواستند من به تكليف عمل كردم گفتم اونا در ان حال كه بزمين خوردند زجر كشيدند او گفت نه بخدا نگذاشتم اصلا احساس درد بكنند دو ثانيه قبل از خوردن هوا پيما به زمين من اونا رو پرواز دادم شهدا هيچ وقت احساس درد نكردند گفتم اون عصا رو براي چي بدستت برداشتي او گفت اين عصاي حضرت موسي است بخدا اون نيز از به شهادت رسيدن آنها راضي نبود عصاش رو بمن داده بود تا جلوي آنها رو بگيرم او نيز ميدونست كه ايران در اين وضعيت به آنها نياز بسيار داره ولي چه ميشد كرد اونا در حسرت شهادت بسر ميبردند و به هدف اشون رسيدند من از خواب كه بيدار شدم وقت نماز صبح شده بود نشستم گريه كرده به روحشون سلامي دادم و فاتحه خواندم حاج احمد تو رو به فاطمه زهرا بفكر ما هم باش شهيدان زنده اند الله اكبر بخون غلطيده اند الله اكبر

    سلام نرگس جونم

    خيلي دلم برات تنگ شده نميدونم چرا ما فقير بيچاره هارو تحويل نميگيري وبلاگت گواه احساس لطيفتونه ولي نميدونم چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!! بگذريم دلم ميخاد بتونم چند كلامي حرف بزنيم منتظرتم اف يادت نره ميدونم منتظرم نميذاري فدات بشم ياعلي( راستي اعياد مبارك تولد هم نيز...)

    + farhad 

    ba salamo dorod be shoma ... khob doste aziz in ham barfi ke arezosho mikardin .... vali midonam ke dele shoma mesle barf hamisheh sepido pak bodeh va hast . va sheri ziba az fereydone moshiri taghdim be shoma ... khoda negahdar

    من سكوت خويش را گم كرده ام
    لاجرم در اين هياهو گم شدم
    من كه خود افسانه مي پرداختم
    عاقبت افسانه مردم شدم
    اي سكوت اي مادر فرياد ها
    ساز جانم از تو پر آوازه بود
    تا در آغوش تو در راهي داشتم
    چون شراب كهنه شعرم تازه بود
    در پناهت برگ و بار من شكفت
    تو مرا بردي به شهر ياد ها
    من نديدم خوشتر از جادوي تو
    اي سكوت اي مادر فرياد ها
    گم شدم در اين هياهو گم شدم
    تو كجايي تا بگيري داد من
    گر سكوت خويش را مي داشتم
    زندگي پر بود از فرياد من

    سلام...ميلاد دومين گل از گلزار امام رضا بر شما مبارك التماس دعاي فرج..ياحق.
    + م 
    سلام....نفس باد صبا مشك فشان خواهد شد.....تبريك....موفق باشيد .يا محمد(ص)

    السلام عليک يااباصالح المهدي

    عيد سعيد غدير بر شما و همه شيعيان جهان مبارک باد

    شب عيد است و از قضا به غدير فتنه و بخت خواب و بيدار است

    چه کسي ميرود به خلوت چـــاه چه کسي با شب علي يار است

    ميلاد مبارك و مسعود دهمين اختر آسمان امامت و ولايت حضرت امام علي النقي (ع) پيشواي مسلمين جهان را به تمام ملت مسلمان ايران و جهان تبريك و تهنيت عرض مي كنم.

       1   2   3   4   5    >>    >