• وبلاگ : همسفرمهتاب
  • يادداشت : درس زندگي
  • نظرات : 41 خصوصي ، 392 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    (قاصدک ) ....


    مرگ آن لاله سرخ
    کفن خنده بروي لب بود
    گرد آن آينه ها
    شبح فاجعه اي در شب بود
    مردن شاپرک ها
    کشتن قاصدک ها
    خبر از شومي کاري ميداد
    نفسش اش ناله غم سر ميداد
    آشيان رو به خرابي ميرفت
    تن پوسيده گواهي ميداد
    او به اين حرف نمي انديشيد
    که کفن بايد برد و نفس بايد داد
    ک بجاي همه بودن ها همه ديدن ها
    لحظه ها مانده به ياد
    شکوه انديشه مردن در اوست
    همه هستي او رفته به باد
    مردن شاپرک ها
    کشتن قاصدک ها
    او سراسيمه بئنبال تلافي ميرفت
    به دلش زخم قدم هاي تجاوز جامانده
    او نداند که پي مردن خود
    ميکشد هر چه اصالت باقي ست
    مردن شاپرک ها
    کشتن قاصدک ها ..