• وبلاگ : همسفرمهتاب
  • يادداشت : درس زندگي
  • نظرات : 41 خصوصي ، 392 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     


    صدا کن مرا

    . صداي تو سبزينه ان گياه عجيبي ست

    که در انتهاي صميميت حوض مي رويد..
    در هياهوي اين عصر خاموش

    من از بي کسي يک گل

    که در لاي يک سنگ مي رويد.

    تنها ترم...
    بيا تا برايت بگويم.

    .چه اندازه تنهايي من بزرگ

    .وهم رنگ غم است..
    خاصيت عشق اينست..

    کسي نيست بيا تا زندگي را بدزديم..
    انوقت ميان دو ديدار تقسيم کنيم..
    بيا تا با هم از سبدي از گل چيزي بفهميم..
    بيا زودتر چيزها را بفهميم.؟
    بيا اب شو مثل يک واژه در سطح خاموشيم..
    بيا مرا گرم کن اين روزها هوا سرد است؟؟
    در اين شبهاي تاريک من از کبريت ميترسم..
    بيا تا نترسم من از اين تنهايي..
    مرا باز کن مثل يک درخت..
    مرا خواب کن زير يک شاخه.

    .دور از تنهايي و بي کسي.
    دور از ترس
    بيا و نگاه کن

    . گونه هاي که من خواب هستم و تر مي شود؟؟
    اين قناري چه غمگين مي خواند..

    سلام. ابجي گل و نازنينم..

    خانمي اميدوارم. شاد باشي و هميشه مهربان و

    اوج شاديهايت. در بلندترين. نقطه

    ..گرامي گل... من حدود ده روزي نبودم. شهرستان رفته بودم.

    دوم هم عزيز ابجي..من ايميل شما را جز دوستان گذاشتم.

    و موقع اپديت جديد. حتما ايميلي ارسال شده..نديدي.شايد خانمي..؟

    راستي. يك تصادف كوچيك هم داشتم البته. ولي خوب به شكر ان بلند اشيان..و دعاي دوستان مهربان بخير گذشت.

    و با خسارت مالي. تمام شد خدا را شكر....

    الان هم اومدم تهران. و در خدمت گذاري حاضر..

    باز هم كم محبتي اين كمترين را ببخشيد..شرمنده..

    در سايه سار لطف. خداي مهربان هميشه و همه وقت..شادكام . پيروز باشي..امين..

    كمترين صمد..


    نقش کردم.رخ زيباي تو در خانهء دل؟
    خانه ويران شد و ان نفش به ديوار بماند..////////////
    /