• وبلاگ : همسفرمهتاب
  • يادداشت : درس زندگي
  • نظرات : 41 خصوصي ، 392 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    باران، قصيده واري،

    - غمناك -

    آغاز كرده بود.

    مي خواند و باز مي خواند،

    بغض هزار ساله ي درونش را

    انگار مي گشود

    اندوه زاست زاري خاموش!

    ناگفتني است...

    اين همه غم؟!

    ناشنيدني است!

    ***

    پرسيدم اين نواي حزين در عزاي كيست؟

    گفتند: اگر تو نيز،

    از اوج بنگري

    خواهي هزار بار از اوج تلخ تر گريست!

    *****