• وبلاگ : همسفرمهتاب
  • يادداشت : پاي سخن امپراطور شهيد سرزمين ابهاي هميشه آبي
  • نظرات : 17 خصوصي ، 219 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    شاپرک بالت شکسته
    پر پرواز تو بسته
    مي بينم غم توي چشمات
    چه غريبونه نشسته
    شاپرک خوابه قناري
    چه جوري دووم مياري
    گلا پژمرده و زردن
    تو عجب طاقتي داري
    شاپرک دردت به جونم
    تورو از خودم مي دونم
    بذار يه شعري که گفتم
    واسهءدلت بخونم
    شاپرک دل توي سينه
    ساعتا تنها مي شينه
    وقتي شب مي رسه از راه
    خواب پروازو مي بينه
    واسه زخمام يه دوا نيس
    دلم از دلت جدا نيس
    توي اين غربت جونگير
    يه نگاه آشنا نيس
    هرجا که ميري خزونه
    غروبه دل نگرونه
    آفتابش جوني نداره
    اما شب اينجا مي مونه
    نمي دونم مثه بارون
    رو کدوم شونه ببارم
    روي شاخه ها تو غربت
    شاپرک من تو رو دارم