سلام دوست عزيز
مرسي خواهر گلم
كامنت زيبايت را خوندم
ممنون از اينهمه لطف و محبتي كه به من داري
اميدوارم كه كسالت از وجود نازنينت دور باشه هميشه
تا اونجايي كه بتونم سعي ميكنم تا چهره واقعي دين و ائمه را به نسل جوان معرفي كنم و سعي ميكنم چنانچه مطالبي در مورد انچه كه خواسته بودي برايت پيدا كنم و برات بنويسم
من اين مطلب را خلاصه نويسي كرده ام
امام صادق (ع ) در رابطه با متون منثور و اهميت دادن به ان تلاش فراوان كرده اند
و تشويق به نويسندگي داشته اند
چون تا ان زمان فقط اثار منظوم بود كه به رشته تحرير در مي امد
و براي نثر نويسي ارزشي قائل نبودند
و امام اولين كسي بودند كه براي پيشرفت و تشويق نثر نويسان دست به اقدم زدند
و اما ابن راوندي در زماني كه وارد بغداد شد بعلت فقر مالي كه داشت مجبور به نسخه برداري از روي كتب براي امرار معاش شد
همانطور كه ميداني يكي از مشاغل قديم نسخه نويسي براي انتشار كتاب بوده چون هنوز صنعت چاب به وجود نيامده بوده و از روي كتب نسخه مي نوشتند و بصورت كتاب در اختيار علاقمندان قرار ميدادند
ابن راوندي نيز براي امرار معاش به اين شغل روي اورد
روزي با نويسنده كتابي كه در حال نسخه برداري از ان بود رو برو شد و برخي اشكالات را كه مورد قبولش نبود به نويسنده كتاب متذكر شد .
از جمله اينكه به او گفت تو در اين كتاب نوشته اي كه انسان در كار خود مختار نمي باشد و اگر ادمي در كار خود مختار نباشد پاداشي كه از طرف خداوند دريافت مي كند چه ضرورت دارد و اگر مورد مجازات قرار بگيرد ان عذاب داراي چه ضرورت است
نويسنده گفت منظورت را نمي فهمم چه ميخواهي بگويي ؟
ابن راوندي گفت منظورم اين است كه اگر من در كار خود مختار نباشم و هرچه بكنم به اختيار ديگري باشد چرا به من پاداش بدهند و براي چه مرا مجازات نمايند ؟
ابن راوندي مي گفت كه من توحيد را انكار نمي كنم و اين مطلبي كه گفته ام بخاطر اين است كه خدا پرستي را به خلوصي كه در خور ان است برسانم و منظورم يك خدا پرستي است دور از هر گونه خرافه
اميدوارم كه توانسته باشم ذهن كنجكاوت را تا حدي روشن كرده باشم
به مرور بيشتر در اين باره مطلب خواهم نوشت
مويد باشي عزيز دلم
حق يار و نگهدارت
بانو