شما بهتر ميدانيد در لبنان يک شهيدي هست که در مزار شهدا دفن نشده بلکه در جائي ديگر و مخصوص، مقبره اي از وي ساخته اند و او را شهيد آزاد مي نامند. حتما ميدانيد چرا، چون او فعلا اولين و آخرين کسي بود، که به جنگ و قتل سلمان رشدي ملعون رفت اما موفق نشد، و شهيد و آگاه و آزاده برگشت و اين چنين آوازه اش در دلها و جانهاي آزاده جهان پيچيد.
ولايت مداري و جان سياسي « ايليا » شهيد، را که حتما مي شناسيد و بسيار و بيشتر و شيرينتر و سرفرازتر تر از امثال من مي دانيد که چه بود و چه کرد و چگونه رفت. براي مثال، مکان دفن همين شهيد در خاک مقدس شلمچه براي حتي نزديکترين دوستش ارميا، مشخص نيست و لابد از پدر و مادرش هم بپرسيم پاسخي ندارند. پس از جوانان اين دوره چه انتظاري مي توان داشت و چگونه ميتوان به آنها فهماند که شهيد و جانباز کيست و چيست؟.
خواهر من شناخت شهيد و جانباز خيلي سخت است و امثال گناهکاراني چون من لياقت و سعادت چنين شناختي را ندارد چون اين شناخت از جنس ديگري است و جان ما از جنس ديگر. بايد به عمل ديني و مذهبي حاکمان سياسي امروز ما، شيريني ولايت و حکومت اسلامي را به جانها آشنا کرد. آنوقت است که شهيد را خواهند شناخت و قدر و ارزش جانباز را خواهند دانست و آنوقت است که انسانهاي اين دنيا، گروه گروه به اسلام خواهند گرويد و دين را به سياست درستش خواهند پذيرفت و مقدسترين نامها برايشان شهيد و جانباز خواهد بود. ...
ببخشيد خواستم درد دلي کنم و شايد خدمتتان امتحاني پس دهم.
هميشه فرخنده باشيد و فراوان عزيز. الهي هميشه دلتان در مکانهائي چون جمکران و سهله خو بگيرد. و بيابيد آنچه را که در جستجويش هستيد و به فضل خداي عز و جل چنين خواهد بود. فراوان التماس دعا دارم.
والسلام.