• وبلاگ : همسفرمهتاب
  • يادداشت : زندگي تسبيح است
  • نظرات : 38 خصوصي ، 329 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     


    پنجه اي پر زور دارد روزگار
    مي ربايد يار را از دست يار
    رفتي ديگر نمي بينم تو را
    رفتي ديگر نمي گويم چرا
    از پس هر آمدن رفتن بود
    اين نه تنها سرنوشت من بود

    آمدي مانند گل در گلشنم
    رفتي و رفت آن چراغ روشنم
    هستي من يك دو ماهي از تو بود
    رفتي و رفتي... ولي آخر چه زود !
    ياد تو اينجاست در جان و دلم
    مهر تو اينجاست در آب و گلم
    سلام. خانمي گل و ابجي دوست داشتني..

    ارزوي سلامتي و شادكامي شما را از خداي هزار رنگ خواهانم

    ......اميد كه هميشه تندرست باشي..كمترين صمد.
    در ان غروب
    كه باد
    اواز كوچ مسافرها را
    براي پنجره مي خواند
    من مثل يك گياه
    در فصل دستهاي تو
    روئيدم