( نازك من )
مي نويسم : نازک من
دل ــ دل نامه رو درياب
خط به خط نبض مو بشناس
دست بکش رو پوست آفتاب
وقت دلتنگي ما نيست
همه ساز ها رو خبر کن
که ترانه بي صدا نيست
وقتشه که از قفس ساز
پر پرواز بگيري
خط به خط . نقطه به نقطه
بغض آواز و بگيري
مي نويسي : ته خلوت
از صداي پا مي ترسم
عادت قفس همينه
از پرنده ها مي ترسم
مي نويسم نازک من
هر چه گلواژه س . خبر کن
رخت آفتابي به تن کن
ظلمت و زير و زبر کن
نازک ــ دل نازک من
اي هميشگي ترينم
نذار از غزل بيافتم
نذار اشک هاتو ببينم
نبض تو هنوز مي تونه بهترين ترانه باشه
براي رستن و رستن
بهترين بهانه باشه
(شهيار قنبري ) ....///