وبلاگ :
همسفرمهتاب
يادداشت :
انا انرلناه في ليله الفدر - فزت برب الكعبه
نظرات :
33
خصوصي ،
343
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
علي
بوي عطر گلاب مياد از تو ضريح حرمت،كاشكي ميشد ما هم بشيم شامل لطف و كرمت.دستاي لرزونم بازم به سوي تو شده دراز،با يه اميدي اومدم خيلي بهت دارم نياز.امشب ميخوام تا خود صبح در خونت در بزنم،اگه جوابمو ندي كلونو از سر بزنم.امشب ميخوام كه اشكامو تو حرمت رها كنم،ميخوام كه امشب تا سحر هي اسمتو صدا كنم.هيچي به همراه ندارم جز كوله باري از گناه،ميدونم كل عمرمو بيخودي من كردم تباه.اما باز از رو نميرم بازم چشمم به دستاته،آخرين اميدم حالا يه نيم نگاه از چشماته.امشب تا صبح تو صحن تو از ته دل كنم دعا،قسم ميدم خدا رو به اسم مقدست.....