هواي تازه بوي خوب بارون بوي گل و عطر گلا تو ايوون شميم آشناي ياس و پونه زيارت و عبادت شبونه حس مي کنم زنده شدم دوباره آسمونم پر شده از ستاره حس مي کنم درها به روم بسته نيست غم به دلم محرم وابسته نيست ماه کدومه گل و گلدون چيه نفس کشيدن زير بارون چيه تو سينه قلبم ديگه جا نداره لحظه رو با ثانيه مي شماره امام رضا دردا رو درمون تويي ماه تويي شاه خراسون تويي ضامن آهوي بيابون تويي شفا واسه چشماي گريون تويي بذار بيام پام برسه به خاکت ببين منم عاشق سينه چاکت به لحظه انگار واسه من يه ساله تا برسم به صحن تو خياله دارم مي آم تا که تو رو بو کنم دارم مي آم خونه تو جارو کنم شب تا سحر تو حرمت بشينم صبح که مي شه کفتراتو ببينم سرمه چشمام مي کنم خاک تو خاک در بارگه پاک تو نذري دارم ادا کنم به خاکت هر نفسم فداي خاک پاکت