خالي ام ! خالي از آواز ، خالي از جرأت پرواز
اي غزل ترين ترانه ! منو از ازل بياغاز
من رو پر كن از ستاره ، از يه فرياد دوباره
از يه آهنگ قديمي كه خريداري نداره
من رو پر كن از پرستو ، از شب نگاه آهو
از تو خاكستر دريا ، زنده شو ! ترانه بانو !
با تو بادبادك رؤيا توي پنجه ها ي باده
بي تو حتي يه چراغم از سر كوچه زياده
ترانه ي سكوتمو تنها تو مي شنوي عزيز !
عطر زلال غزلو رو تن لحظه هام بريز !
بگو از شب تا خروسخون فاصله چن تا ستاره س ؟
بگو كي لحظه ي ناب اون تولد دوباره س؟
بگو تا سفره ي هف سين چن تايخبندون سرده ؟
لگو چشماي ترانه چن تا بغض رو گريه كرده ؟
بگو با مني كه نبض روزگار رو دس بگيرم
بگو تا از اين زمونه خنده هام رو پس بگيرم
بگو هستي كه بمونم ، پشت زندگي نميرم
تو كه قصه تو قصه نباشي ، از تموم قصه سيرم
ترانه ي سكوتم رو تنها تو مي شنوي عزيز!
عطر زلال غزلو رو تن لحظه هام بريز !