آبجي؟ احساس مي كنم ديگه نمي تونم با واژه ها حس قلبيم رو بيان كنم ... دلم هواي صدات رو كرده ... بايد بهت زنگ بزنم و گرنه مي دونم كه اينجوري دلم سبك نمي شه ... آبجي منتظرم باش ... به خدا مي سپركت عزيزم ... راستي آبجي به ساقي هم بگو كه امشب خيلي به يادش بودم خيلي دلم مي خواست براي اون هم كامنت مي گذاشتم اما به قدري تعداد كامنت هاش بالاست كه برام مقدور نيست حتي شده يه كوچولو پيغام بگذارم ... آبجي نازنينم خيلي خيلي دوست دارم و مثل هميشه موقع ي خداحافظي روي ماهت رو مي بوسم ...