• وبلاگ : همسفرمهتاب
  • يادداشت : مژده اي دل كه مسيحا نفسي ميآيد
  • نظرات : 12 خصوصي ، 239 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    اي بزرگ موندني
    اي طلايه دار روز
    سايه گستر رو سر
    از گذشته تا هنوز
    اي صدات صداي نور
    تو شب پوسيدني
    اي سخاوت غمت
    ب هترين بوسيدني
    واسه اين شرقي تن داده به باد .......
    تو گوارايي حس وطني
    تو شقاوت شب قرن يخي
    تو شكوفايي تاريخ مني
    اگه شعرم زمزمه
    توي بازار صداست
    تپش قلبم اگه
    پچ پچ شاپركاست
    تو رو فرياد مي زنم
    اي كه معجزه گري
    اي كه اين شب زده رو
    به سپيده مي بري
    واسه اين شرقي تن داده به باد
    تو گوارايي حس وطني
    تو شقاوت شب قرن يخي
    تو شكوفايي تاريخ مني
    اي تو ياور بزرگ
    همه قلباي شكسته .........
    اي تو مرهم عزيز
    هر چي دست پينه بسته
    رو كدوم قله نشستي !!!!
    تو كه دنيا زير پاته ?????
    غصه ي دستاي خالي
    لرزش پاك صداته
    توي قرن دود و آهن
    تو رسول گل و نوري
    تو عطوفت مسلم
    ت و حقيقت غروري
    تو مفسر محبت
    تو طلايه دار صبحي
    فاتح تاريخي من
    تو خود سردار صبحي
    اسم تو ، اسم شب من
    به شكوه اسم اعظم .......
    متبرك و عزيزي
    مثل سجده گاه آدم.........