وبلاگ :
همسفرمهتاب
يادداشت :
بزرگداشت اعيادشعبانيه
نظرات :
10
خصوصي ،
346
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
مهدي
از بچه گي هميشه آرزو داشتم چشمهاي شوهرم سبز باشد که از نگاه کردنش خسته نشوم. دلم ميخواست پز چشمانش را پيش رفقايم بدهم. نميدانم. دلم ميخواست خودم را سبز ببينم در چشمان تو. بار اولي که مادرت آمد خانه ما همش دلم ميخواست بپرسم"ببخشيد خانم، چشاي آقا پسر شما چه رنگيه؟" (داستان سبز خالي)