اصل زهد
اين اصل مبتني بر مبناي دنيادوستي است. بنابراين اصل، در نظام تربيتي بايد اين نوع محبت به دنيا از دل انسان رخت بر بسته و زهد و گريز از دنيا آن هم در حد معقول و پسنديده جاي آن را بگيرد. به صورتي که دنيا را صرفاً وسيله و ابزاري بيش نداند. براي جلوگيري از ابتلا به گرايش افراطي در دنيادوستي، امام سجاد(ع) در صحيفه سجاديه پيشنهاد مي دهد که انسان ها "زهد" پيشه کنند و همان را از خداي خود درخواست مي کند:
" و روزيم کن آسايش در زهد و دوري از دنيا را."(18)
امام(ع) در اين فراز آسايش و راحتي را در زهد و دوري از دنيا بيان مي فرمايد و از خدا درخواست زهد مي کند. در فرازي ديگر، در مورد نشانه هاي انسان زاهد مي فرمايد:
و مرا در هر حال به ستايش و نيايش و سپاسگزاريت برگمار تا به آنچه از دنيا به من داده اي شاد نگردم، و به آنچه مرا از آن باز داشته اي اندوهگين نشوم.(19)
بر اساس بيان امام(ع) زاهد کسي است که اين دو نشانه را دارا باشد:
1- به دنبال آنچه از دنيا به او داده مي شود، شاد نگردد.
2- در پي آنچه از دنيا از وي بازداشته مي شود، ناراحت نشود.
خلاصه آن که نقطه شروع تمام بدبختي ها و شقاوت ها در انسان از همين حب دنيا است و اصل تربيتي زهد، که در صحيفه سجاديه بسيار روي آن تکيه شده است، به معناي دوري از تعلقات دنيا و اسير آن نبودن و آزادي از هر چيزي است که بخواهد در انسان چنان تعلق خاطري ايجاد کند که او را از خدا و ياد خدا و آخرت جدا و غافل سازد.