اشاره
صحيفه سجاديه ميراث گرانبهاي برجاي مانده از چهارمين پيشواي معصوم شيعيان امام علي ابن الحسين(ع) است. اين کتاب شريف، گنجينه اي بديع و ثروتي تمام ناشدني است. حقيقت آن تحفه اي است الهي که بر قلب عزيزترين انسان ها جاري شده است. جامع و کامل است و از منبعي سرچشمه مي گيرد که مصون از هر گونه اشتباه و خطا است. زبان اين کتاب شريف زبان نيايش است و به گونه اي عرضه شده است که هر خواننده به فراخور فهم و دانش خود از آن بهره مي گيرد.
انديشمندان شيعي درباره صحيفه سجاديه تحقيقات زيادي در قالب شرح و ترجمه نگاشته و ميراث علمي گرانبهايي به يادگار گذاشته اند که با اين تلاش ها مقداري از راه هموار شده است؛ ولي اکثر اين مطالعات براساس دقت هاي ادبي و شرح و توضيح واژه ها در عرصه هاي مختلف صورت گرفته است، نظير شرح "رياض السالکين"، که يکي از شرح هاي معتبر و مهم صحيفه به شمار مي آيد. ولي بيشتر به جهات ادبي، شرح و توضيح واژه ها از نگاه اعتقادي و اخلاقي پرداخته است.
بنابراين، ناگفته پيداست که اولاً تحقيقات ارزشمند علماي سلف درباره صحيفه سجاديه، بيشتر در قالب شرح و توضيح لغات و جملات بوده و در آنها کمتر به تجزيه و تحليل تربيتي مطالب پرداخته شده است.
ثانياً، با وجود ابعاد تربيتي که صحيفه سجاديه دارد، حتي آن دسته از شرح هايي که به طور تحليلي به شرح و تفسير صحيفه سجاديه پرداخته اند، با يک ديد تربيتي، به تجزيه و تحليل دعاهاي صحيفه نپرداخته اند.
ثالثاً، علاوه بر خلأ موجود در پژوهش هاي پيشين، نيازهاي فعلي مربيان و جوامع شيعي در برخورداري از انديشه هاي تربيتي امام سجاد(ع) توجيه گر ضرورت بررسي برخي از عناصر نظام تربيتي آن است. آنچه در پي مي آيد مروري کوتاه بر يافته هاي ياد شده در زمينه هاي مباني، اصول، روش ها و اهداف تربيتي در صحيفه سجاديه است.
با هم اين مقاله را که تحت عنوان "مباني، اصول، روش ها و اهداف تربيتي در صحيفه سجاديه" مي باشد را مي خوانيم:
اصول تربيتي بر يک سري ويژگي ها و صفات (منفي و مثبت) انساني که در همه انسان ها وجود دارند که بنا شده اند. با مروري بر صحيفه سجاديه به نکاتي بر مي خوريم که گرچه به شکل دعا از سوي امام بزرگوار به ما رسيده است، ولي به روشني ويژگي انسان را تبيين نموده و اساس و مبناي اصول تربيتي را ارائه مي دهد. با پي جويي دعاهاي صحيفه سجاديه، به کشف و بررسي مهم ترين مباني تربيتي صحيفه سجاديه از جمله "خود دوستي"، "خدا دوستي"، "کمال خواهي"، "ميل به جاودانگي"، "خوف و رجا"، "غفلت"، "دنيا دوستي" و "اختيار"، دست يافتيم. در اين مقاله، به برخي از مباني تربيتي اشاره مي شود.
خود دوستي (حب ذات)
براساس اين ويژگي مهم، انسان قبل از هر چيز و هر کس، بيشتر به خود علاقه مند بوده و فطرتاً عاشق خود مي باشد و تمام محبت ها و عشق و علاقه هايش به ديگران از محبت به خودش سرچشمه مي گيرد. حتي گرايش و محبتي که به خدا دارد از خود دوستي، مايه مي گيرد. حب ذات اگر کنترل نشود و در جهت صحيح و درستي هدايت نشود، انسان را به نابودي مي کشاند.
گرچه عنوان دقيق "حب ذات" يا خود دوستي مستقيماً در صحيفه سجاديه نيامده است، ولي جلوه هايي از آن به صورت هاي مختلف در بعضي از دعاها مشاهده مي شود. از جمله دعاي هفتم صحيفه است که حضرت به هنگام کار دشوار و دل آزار يا پيشامدهاي سخت يا غم و اندوه، آن را چنين مي خواند:
"اي آن که گره هاي ناگوارايي ها به وسيله او باز مي گردد. و اي آن که تندي سختي ها به او شکسته مي شود، و اي آن که رهايي يافتن از گرفتاري ها و رفتن به سوي آسايش فراخي، از او درخواست مي گردد."(1)
همچنين دعاهايي که امام(ع) در آن درخواست رفع فقر و تنگدستي و در مواردي درخواست هايي در مورد سعادت، کمال، قدرت، نعمت و ... از خداوند دارد، همه ناشي از خود دوستي است و اين که انسان هميشه به دنبال خوبي هاست و از ناراحتي ها و سختي ها گريزان است، پس اين ويژگي امري فطري است و به خودي خود، مطلوب است.
بنابراين، يکي از مهم ترين ويژگي هاي انسان که منشأ بروز رفتارهاي انسان مي شود، خود دوستي است. خود دوستي غريزه اي است که اگر به آن توجه شود و در مسير صحيحي قرار داده شود، منشأ عزت خواهي، کمال خواهي، سعادت و ... مي شود. اما اگر غريزه خود دوستي به انحراف کشانده شود، روح استکبار و طغيان و سرکشي بر انسان چيره مي شود و منشأ رفتارهاي ناپسندي از قبيل خودپرستي، عجب و غرور و حرص مي شود.