وبلاگ :
همسفرمهتاب
يادداشت :
زمزمه اي با دوست
نظرات :
60
خصوصي ،
301
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
همسفر مهتاب
رفتار من عادي است
امّا نميدانم چرا
اين روزها
از دوستان و آشنايان
هرکس مرا ميبيند
از دور ميگويد:
اين روزها انگار
حال و هواي ديگري داري!
امّا
من مثل هر روزم
با آن نشانيهاي ساده
با همان امضا
همان نام
و با همان رفتار معمولي
مثل هميشه ساکت و آرام
اين روزها تنها
حس ميکنم
گاهي کمي گُنگم
گاهي کمي گيجم
حس ميکنم
از روزهاي پيش قدري بيشتر
اين روزها را دوست دارم
گاهي
ـ از تو چه پنهان ـ
با سنگها آواز ميخوانم
و قدر بعضي لحظهها را خوب ميدانم
اين روزها گاهي
از روز و ماه و سال از تقويم
از روزنامه بيخبر هستم
حس ميکنم گاهي کمي کمتر
گاهي شديدن بيشتر هستم
حتا اگر ميشُد بگويم
اين روزها گاهي خدا را هم
يک جور ديگر ميپرستم
از جمله ديشب من
پس از سي سال فهميدم
که رنگ چشمانم کمي ميشي است
و برخلاف سالهاي پيش
رنگ بنفش و ارغواني را
از رنگ آبي دوستتر دارم
اين روزها ديگر
تعداد موهاي سفيدم را نميدانم
گاهي براي يادبود لحظهاي کوچک
يک روز کامل جشن ميگيرم
گاهي
صدبار در يک روز ميميرم
حتا
يک شاخه ار محبوبههاي شب
يک غُنچه مريم هم براي مُردنم کافي است
گاهي نگاهم در تمام روز
با عابران ناشناس شهر
احساس گُنگ آشنايي ميکند
گاهي دل بيدستوپا و سربهزيرم را
آهنگ يک موسيقي غمگين
هوايي ميکند
امّا
غير از همين حسها که گفتم
و غير از اين رفتار معمولي
و غير از اين حال و هواي ساده و عادي
حال و هواي ديگري
در دل ندارم
رفتار من عادي است
قيصرامينپور