کوثر و ياسين به هم آميخته
طرح گل فاطمه را ريخته
شعله به جان گل و نسرين زده
غنچه طاها که ز ياسين زده
عطر بهشت ازچمن فاطمه است
بوي گل و ياسمن از فاطمه است
ساقي کوثر، گل وي مي دهد
فاطمه مي جوشد و مِي مي دهد
فاطمه جان، رشک جنانم تويي
مثل محمد به زبانم تويي
مثل علي شيعه ي پيغمبرم
فاطمه مي گويم وسرمي درم
اي دل عاشق! ره صحرا بگير
چنگ بزن دامن زهرا بگير
علم نبي گرچه کف حيدر است
نشئه اين باده ولي کوثر است
هر دم از اين باغ، گل دين دهد
مريم از اين سوره ياسين دمد
گرچه محمد، دُر تنزيه سُفت
حضرت زهراست که تسبيح گفت
حکم ولايت به غلامان اوست
دست نوبت چو به دامان اوست