• وبلاگ : همسفرمهتاب
  • يادداشت : پرنده زيباي من
  • نظرات : 19 خصوصي ، 296 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + غم زمانه 

    يوسف زهرا

    دلم گرفته و هر سوي خانه‌ام ابريست

    دلم گرفته و گريه دواي دردم نيست

    حريف ني لبك و سوز دل نمي‌گردم

    ولي درون دلم بذر صبر پروردم

    خداست شاهد اين حرف و عشق مي‌داند

    كه روز جمعه نگاهم به جاده مي‌ماند

    به آتشي كه دلم را هميشه سوزانده است

    دواي درد عدالت كنار در مانده‌ست

    دري است فاصله من و يك سبد رويا

    دري است فاصله من و يوسف زهرا

    دلم گرفته، دقايق هنوز در راهند

    و عاشقان شقايق هنوز در راهند

    دلم گرفته، كسي نيست، جاده بي‌رنگ است

    دلم گرفته و اين قلب ساده بي‌رنگ است

    هميشه مانده‌ام اينجا، هميشه مي‌مانم

    عبور مي‌كند آيا كسي؟ نمي‌دانم!