وبلاگ :
همسفرمهتاب
يادداشت :
پرنده زيباي من
نظرات :
19
خصوصي ،
296
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
علي
نمي توانستم، ديگر نمي توانستم صداي پايم از انکار راه بر مي خاست و يأسم از صبوري روحم وسيع تر شده بود و آن بهار، و آن وهم سبز رنگ که بر دريچه گذر داشت، با دلم مي گفت « نگاه کن تو هيچ گاه پيش نرفتي تو فرو رفتي»