زرد و نيلي و بنفش
سبز و آبي و کبود!
با بنفشه ها نشسته ام
سال هاي سال
صبح هاي زود.
در کنار چشمه سحر
سر نهاده روي شانه هاي يکدگر
گيسوان خيس شان به دست باد
چهره ها نهفته در پناه سايه هاي شرم
رنگ ها شکفته در زلال عطر هاي گرم
مي تراود از سکوت دلپذيرشان
بهترين ترانه
بهترين سرود!
مخمل نگاه اين بنفشه ها
مي برد مرا سبکتر از نسيم
از بنفشه زار باغچه
تا بنفشه زار چشم تو- که رسته در کنار هم –
زرد و نيلي و بنفش
سبز و آبي و کبود.
با همان سکوت شرمگين
با همان ترانه ها و عطر ها
بهترين هر چه بود و هست
بهترين هر چه هست و بود!
در بنفشه زار چشم تو
من ز بهترين بهشت ها گذشته ام
من به بهترين بهار ها رسيده ام.
اي غم تو همزبان بهترين دقايق حيات من
لحظه هاي هستي من از تو پر شده ست
در تمام روز
در تمام شب
در تمام هفته
در تمام ماه
$("div.commhtm img").each(function () {
if ($(this).attr("em") != null) {
$(this).attr("src","http://www.parsiblog.com/Images/Emotions/"+$(this).attr("em")+".gif");
}
});