كاش مي دانستي
در هجوم تنهاي ذهن مبهم زندگي
واژه قشنگ دوستي
گلي بود بر ايوان دلتنگي
شبنم صبگاهي
چون شمعدانيهاي قديمي
بر زواياي غربت جدايي چنگ زده
شايد كه روزنه اميدي بيابد