• وبلاگ : همسفرمهتاب
  • يادداشت : حال باغبان در شب تشيع ياس
  • نظرات : 16 خصوصي ، 324 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + مهدي 
    «بهار» اسب طراوت و شادابي و زندگي بخش است و نگاه و خنده امام نيز بي شک همين گونه است :
    باز آ و با نسيم نگاه بهاري ات
    جاني دوباره بخش به ما نا اميدها
    (افشين علا)
    ***
    چه مي شد اندکي در آمدن تعجيل مي کردي
    هواي مهرباني را شبي تعديل مي کردي
    و آن شب چون نسيم صبحگاهي بر سر راهت
    بهار خنده هايت را نثار ايل مي کردي
    (سيد اکبر مير جعفري)
    « ايرج قنبري» از زاويه اي ديگر به بهار و امام نگريسته و در تصوير سازي چند جانبه اي امام را روح هستي خطاب مي کند و بر اين باور است اگر همه عالم بهاري باشد، بي وجود امام (عج) ، گويي مرغ خوش الحاني در اين بهار يافت نميشود :
    زمان ، بي حضور تو اي روح هستي !
    بهارست و مرغ خوش الحان ندارد
    « ناصر فيض» نيز جنين بينشي دارد :
    بهار را چه کند دلي که خرم نيست؟
    مرا ، نديدن روي تو از خزان کم نيست
    بيا بيا گل نرگس ! که بي تو، گاه بهار
    بهار را چه کند آن دلي که خرم نيست