• وبلاگ : همسفرمهتاب
  • يادداشت : حال باغبان در شب تشيع ياس
  • نظرات : 16 خصوصي ، 324 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    روياهاي من

    قريه ايست قديمي

    تو مشتي سايه اما صميمي

    قريه ي من به جاي فولاد

    چشمه رو مي پرستيد

    قريه ي من خوب و صميمي

    دلچسب و زيبا . شعري قديمي

    اما دستي زرد . آمد ز دوزخ

    آتش زد بر اين قريه ي من

    با مشتي فولاد چشمه رو دزديد

    بردش به سايه . داداش به خورشيد

    قريه ي من . روياي من بود

    اون چشمه خوب . دنياي من بود ...

    (فريدون غروغي ) ارادتمند . م/ شيدا ...///

    سلام ...نميخواي آپ كني ...ميخوام بيام

    باز هم بنويسم

    اگه اجازه بدين ؟