• وبلاگ : همسفرمهتاب
  • يادداشت : حال باغبان در شب تشيع ياس
  • نظرات : 16 خصوصي ، 324 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    من زودتر از ساعت ها، به هشت رسيده ام

    و هشت، پرنده اي که قرار است تو بيايي

    و من بيايم تا به او نگاه کنيم.

    قرار ملاقات هر کجا باشد، من بايد در طول ِ راه

    نشانه هايي که بر کبوتر و فيروزه گذاشته ام باز شناخته

    و از پلکان خصوصي بالا روم.

    يک دقيقه مانده به هشت

    دنيا متلاشي خواهد شد

    و تکه کاغذي سوخته، از اين ستاره

    به آن ستاره مي افتد.