و دلتنگي هايم مرا ميکاود ..با من دشمن شده است . ..من از عشق ليلا ...مجنون خودم را هم گم کرده ام ..مجنون دلم را ..مجنون شيفته گي هايم را هم گم کرده ام ..اينجا غريبم ..بايد راهي ديارم شوم ليلا منتظر من است ..ليلا ميدانم بيطاقت است ..گرچه بروي خود نمي اورد ...او عاشق ..من عاشق ...باهم عاشق ..خيالي نيست ..من پر از بهار مي شوم ...