سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قصد جانم میکنداین عید وبهارم بی تو این چه عیدی وبهاری است که دارم بی تو
گیرم این باغ گلا گل بشکوفدرنگین  به چکارآیدم ای گل به چکارم بی تو
گیرم ازهیمه زمرد به نفس رویانده است  بـازهم بـاز بهـارش نشمـارم
بی تو

بنام حضرت دوست
یکسال دیگر هم با همه تخلی وشیرینی هایش گذشت . بازهم بهاری و نوروزی . دلم بهاری نیست. بی عطر گل نرگس باغ دلم بهار ی نمی شه.حرفها بسیار داشتم که بگم؛ اما با این دل طوفانی چه می تونم بگم؟ کاش می شد به دنیای پاک و بی الایش کودکی برگردم.کاش می شدتنها یک لباس نو شادی دنیا را دوباره به دلم بیاره. کاش می شد شوق گرفتن عیدی ،گرفتن یک اسکناس تانخوره خوشبو پای مرا بکشونه به هرخانه که پدر اراده می کرد. کاش می شد ....... پرم از این کاش ها ی هرگز نشدنی.بگذریم. این غصه درون دل نهفتن بهتر.....
روزاخری همکارام پیله کردند که مثل هرسال دعاهایم رابرایشان بنویسم تا تو سفره هفت سین شون بذارند. من هم نشستم و نوشتم. اون موقع همه کسانی که می شناختم ، همه دوستان ، همه کسانی که به طریقی مهرشون  به روی  لوح سینه نقشه بسته درنظرم بودند.شماهم بخوانید و از ته دل آمین بگوید. شاید مرغ آمین همین حالا از بالای سرشما عبور کنه و صدای نفس های شمارا بشنوه و باشما آمین بگه  وخدا هم از لطف و کرمش استجابت کنه :
بارالها !
به نام خجسته تو آغاز می کنیم این سال را ، به این امید که به لطف بیکرانت و در سایه پرمهر ولیت حضرت صاحب الزمان ، مهدی فاطمه  عجل الله تعالی ظهوره ، سالی سرشار از خیرو برکت و معنویت ورحمت و شادی و سلامت داشته باشیم.
الهی!تو میدانی که عید واقعی ما وقتی ست که آن یار پنهان از نظر نقاب از چهره گشاید و چشم و دل ما را به دیدارش روشنی  وگرمی ببخشد. پس  ای هربان خدای من!، عید مارا ظهور حضرتش قرار بده  و بهار مارا به شکفتن گل زیبای وجودش در باغ هستیمان پر طراوت و جاودانه کن.
الهی!در این سال به ما ایمان محکم ،توکل خالصانه ، خلاق خوش ،سلامت نفس  ، سلامت تن وسعادت دنیا و اخرت عنایت کن .
الهی ! یاریمان کن  تا همیشه و همه جا و همه وقت خودمان را در محضر تو و در معرض داوری تو ببینیم .یاریمان کن تا وقت خشم صبور  ،‏وقت قضاوت عادل  ، وقت قدرت خاضع، در رفتار و گفتار متواضع باشیم.
الهی! مدد کن که هیچ گاه برای اثبات خودمان دروغ نگوئیم ، تهمت نزنیم ، غیبت نکنیم ، دلی را بدرد نیاوریم . ، آه کسی را برنیانگیزیم . چشمی را به اشک ننشانیم. آبروی کسی را نریزیم. حرمت کسی را نشکنیم وایمان کسی را خدشه دار نکنیم .
الهی !یاریمان کن که آنچنان سرگرم بازیهای دنیا نشویم که یادمان برود که بازیگردان اصلی تو هستی و ما تنها بازیگر نقشی هستیم که تو بخواهی و تو اراده کنی.
بارالها! یاریمان کن تا در پرتو ایمان به تو و لطف بیکرانت به گونه ای زندگی کنیم  که همیشه خاطری آسوده، دلی آرام و وجدانی راحت داشته باشیم و هرگز نگران پاسخگوئی  به رفتار و کردارو گفتار خود در محضر کبرائی تو نباشیم. *آمین یا سمیع و یا بصیر*



بشکفد بار دگر لاله ی رنگین مرادغنچه ی سرخ فرو بسته ی دل باز شود
من نگویم که بهاری که گذشت آید بازروزگاری که به سر آمده اغازشود
روزگار دگری هست و بهاران دگر شادبودن هنراست شاد کردن هنری والاتر
لیک هرگز نپسندیم به خویش که چو یک شکلک بی جان شب وروز
بی خبر از همه خندان باشیم بی غمی عیب بزرگی است که دور از ما باد
کاشکی آینه ای بود جهان بین که در آن خویش را می دیدیم
آنچه پنهان بود از آینه ها می دیدیم  می شدیم آگه از آن نیروی پآکیزه نهاد
که به ما زیستن آموزد وجاوید شدن پیک پیروزی و امید شدن
شاد بودن هنر است؛ شادکردن هنری والاتر

گربه شادی تو دلهای دگر گردد شادباغ هستی شود از مهر و محبت آباد
زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست هرکسی نغمه ی خود خواند واز صحنه رود

صحنه پیوسته بجاست خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد


[ سه شنبه 87/1/6 ] [ 3:34 عصر ] [ نرگس الهی ] [ نظر ]
دوستان










بازدیدهای وب
امروز: 18
دیروز: 16
تاکنون: 460580
تعداد یادداشت ها: 131
موسیقی وب