• وبلاگ : همسفرمهتاب
  • يادداشت : ختم قران- اربعين سالار شهيدان
  • نظرات : 57 خصوصي ، 50 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3   4      >
     
    گلچيني از سخنان نوراني
    حضرت اباعبدالله الحسين (عليه السلام)
    عبادت تـاجـران , عابـدان و آزادگان
    ان قوما عبدوا الله رغبه فتلك عباده التجار و ان قوما عبدوا الله رهبه فتلك عباده العبيد,وان قوما عبدوا الله شكرا فتلك عباده الاحرار وهى افضل العباده
    (تحف العقول, ص 250).

    گـروهـى خـدا را از روى ميل و رغبت(به بهشت) عبادت مى كنند كه ايـن عبادت تاجـران است, و گروهـى خـدا را از روى تـرس (از دوزخ) مـى پـرستنـد و ايـن عبادت بندگان است و گروهى خدا را از روى شكر(و شايستگى پرستـش) عبادت مـى كنند وايـن عبـادت آزادگـان است كه بهتـريـن عبـادت است.
    پرهيز از ستمكارى
    ايـاك و الظلـم من لايجـد عليك نـاصــرا الا الله عزوجل.
    (تحف العقول,ص 251.)
    بـرحذر بـاشيـد از ستـم كـردن به كسـى كه يـاورى جز خـداوند عزوجل ندارد.
    اللهم عجل لوليك الفرج و العافيه و النصر
    و اجعلنا من اعوانه و انصاره و شيعته

    showletter0ui.gif

    سلام
    فرارسيدن اربعين حسيني را به شما تسليت مي گويم

    + پريسا 
    اربعين و عرفان
    در فرهنگ اسلامى هم عدد چهل (اربعين) جايگاه ويژه اى دارد. چله نشينى براى رفع حاجات, حفظ كردن چهل حديث, اخلاص چهل صباح, كمال عقل در چهل سالگى, دعا براى چهل مؤمن, چهل شب چهارشنبه… از اين نمونه هاست.
    آمده است که چون حضرت موسي (ع) را قابل استماع کلام بي واسطه خداوند ميکردند چهل روز به خلوت فرستادند و خداوند فرمود: «… و اذا واعدنا موسي اربعين ليله »
    و پيامبر حکيم (ص) فرمود:
    « من اخلص لله اربعين يوماً فجر الله ينابيع الحكمة من قلبه على لسانه »
    هر كس چهل روز فقط براى خداوند تعالى اخلاص چشمه هاي خداوند ورزد حكمت را از قلبش برزبانش جارى مى‏سازد.»
    صاحب مرصاد العباد، عارف نامي نجم الدين شيرازي نيز گفته است:" و عدد اربعين را خاصيتي است در استکمال چيزها که اعداد ديگر را نيست. چنانکه در حديث صحيح آمده است:
    ان خلق احدکم بجمع في بطن امه اربعين يوما ثم يکون علقه مثل ذلک.
    و خواجه عليه السلام ظهور چشمه هاي حکمت از دل بر زبان را اختصاص اخلاص اربعين صباحا فرموده است، و حوالت کمال تخمير طينت آدم عليه السلام به اربعين صباحا کرد و از اين نوع بسياراست."
    در گذر ساليان و قرنها، رنگ و بوي معتقدات انسان رخساره اي تازه مي يابد. اما گويي چشمي پنهان گواهي مي دهد که ابديتي ناب و هميشه تازه مي بايد دگرگون نشود. چيزي مي بايد بر جاي باشد تابتوان بدان تکيه زد و با چنگ زدن بدان، خود را به حقيقت نزديک ساخت. مي بايد شارعي ابدي،مرکوبهاي جان را تا مقصدي مطمئن برساند و اين جانهاي فرسوده و افسرده را به معبدي آکنده ازشور و سماع و ذکر و سجود هدايت کند. همة آنچه به امام حسين (ع) مربوط مي شود از اينگونه است.همچون رحيل مکرر کاروانها در گم راههاي بياباني، که هر يک به نشانه اي جدا شناخته مي شود،اما به يک سو مي خوانند و يک مقصد را دنبال مي کنند.
    بعثت و هجرت و محرم و عاشورا و ... اربعين منزلگاههاي سفر عاشقانه در رکاب حق است هرکه در اين رکاب گام بر دارد، ضمانت رستگاري را يافته و هر که کمر بسته اين خواجه باشد،بي ترديد نقش آزادگي بر ميان بسته است. رمز اين معما اينچنين گشوده مي شود. مي بايد خالص و زلال به دنبال مريدي چون حسين(ع) رفت. سحرگه رهرويي در سرزميني همي گفت: اين معمابا قريني که اي صوفي شراب آنگه شود صاف که در شيشه بماند اربعيني، اربعين نشانه ايست براي تأمل و تأثر، نشانه اي براي دادخواهي و تظلم زيرا اگر خواهندگان خون حسين (ع) درمنزلي گرد هم نيايند و ميثاقهاي جهاد و فلاح را در منازلي همچون اربعين تازه نسازند، اين توفان فرو خواهد نشست، از ميان خواهد رفت و وزشي خشک و بيهوده بر جاي خواهد ماند.
    + پريسا 
    اينکه چرا اربعين و در اين رمز، در اين نماد، در اين عدد، چه رازي نهفته است؟ بهتر آنکه چند وچون را کنار بگذاريم و در برابر علم خدا و نبي تسليم باشيم. اربعين از رازهاي هستي است چنانکه چون موسي (ع) را قابل استماع کلام بي واسطه خداوند چهل روز به خلوت فرستادند و خداوندفرمود: و اذ و اعدنا موسي اربعين ليله و پيامبر حکيم فرمود: من اخلص لله اربعين صباحا ظهرت ينابيع الحکمه من قبله علي لسانه. در تقدير رموز اربعين همين بس. صاحب مرصاد العباد، عارف نامي نجم الدين رازي نيز گفته است: و عدد اربعين را خاصيتي است در استکمال چيزها که اعداد ديگر را نيست. چنانکه در حديث صحيح آمده است: ان خلق احدکم يجمع في بطن امه اربعين يوما ثميکون علقه مثل ذلک و خواجه عليه السلام، ظهور چشمه هاي حکمت از دل بر زبان اختصاص اخلاص اربعين صباحا فرموده است: و حوالت کمال تخمير طينت آدم عليه السلام به اربعين صباحاکرد و از اين نوع بسيارند.
    نخستين سوگواران حسين (ع) در اربعين سالار شهيدان، به يادش گريستند. آنان در اين ميعادگاه به تاْمل در افق رسالت ، و حقيقتي که از جوشش خون حسين (ع) باز تافته بود پرداختند. از آن پس، عاشقان و پيروان آن امام، در سحاب اسرار اربعين به ذکر پرداختند و بار آن اشکبار سرنوشت خويش را به مظلوميت حسين (ع) و يارانش پيوند زدند. اين راه، راه تداوم عشق است و بي گمان هيچگاه بي رهرو نخواهد ماند.

    + پريسا 
    نخستين اربعين
    در نخستين اربعين شهادت امام حسين (ع)، جابر بن عبدالله انصاري و عطيه عوفي موفق به زيارت تربت و قبر سيد الشهدا شدند. بنا به برخي نقلها، در همان اربعين، کاروان اسراي اهل بيت (ع) دربازگشت از شام و سر راه مدينه، از کربلا گذشتند و با جابر ديدار کردند. البته برخي از مورخان نيز آن را نفي کرده و نپذيرفته اند، از جمله مرحوم محدث قمي در «منتهي الامال» دلايلي ذکر ميکند که ديدار اهل بيت از کربلا در اربعين اول نبوده است. به هر حال، تکريم اين روز و احياي خاطره غمبار عاشورا، رمز تداوم شعور عاشورايي در زمانهاي بعد بوده است.

    سلام خيلي خوب نوشتي به منم يه سر بزن

    www.hollow.blogfa.com

    + پريسا 
    اربعين

    اربعين از رازهاي هستي
    خصوصيت عدد چهل و اسرار نهفته در آن براى ما روشن نيست.البته چه بسا، با توجه به ويژگى‏هاى انسان، «چهل بار» تكرار يك رفتار پسنديده موجب ملكه معنوى و تعميق آن رفتار و قابليت نزول فيض خاص خداوند مى‏شود.
    اربعين در فرهنگ عاشورا
    در فرهنگ عاشورا، اربعين به چهلمين شب شهادت حسين بن علي(ع) گفته ميشود که مصادف با روزبيستم ماه صفر است. از سنتهاي مردمي گرامي داشت چهلم مردگان است، که به ياد عزيز فوت شده خويش، خيرات و صدقات ميدهند و مجلس ياد بود بر پا ميکنند، در روز بيستم صفر نيز، شيعيان، مراسم سوگواري عظيمي را در کشورها و شهرهاي مختلف به ياد عاشوراي حسيني بر پا ميکنندعاشقان و پيروان آن امام، در سحال اسرار اربعين به ذکر پرداخته و باران اشکبار چشم خويش را بامظلوميت حسين و يارانش پيوند مي زنند. اين راه، راه تداوم عشق است و بي گمان هيچگاه بي رهرونخواهد بود.
    + پريسا 

    + پريسا 

    و آسمان چهل روز گريست



    ابوذر غفارى از حضرت رسول اكرم‏صلى الله عليه وآله وسلم روايت مى‏كند كه آن جناب فرمود «زمين در مرگ مؤمن تا چهل صباح گريان است‏» و زرارة‏بن اعين شيبانى(ره) كه از اكابر فقهاى شيعه و محدثان با عظمت اماميه است از حضرت امام صادق‏عليه‏السلام روايت كرده است كه آن حضرت فرمود «آسمان براى امام حسين‏عليه‏السلام چهل روز گريه كرد و علامت اين گريه آن بود كه در اين مدت هنگام صبح آسمان خون‏آلود مى‏شد، و زمين نيز چهل روز گريه كرد و آفتاب هم چهل روز كه علامت آن طوفانهاى سياه و كسوف و سرخى در زمين و آسمان بود» و نيز فرمود «ملائكه نيز چهل روز بر آن حضرت گريستند و زنان بنى‏هاشم خضاب نكردند و روغن بر سر نكشيدند و چشمها را سرمه نزدند، تا آنگاه كه سر عبيدا.. . بن زياد را براى ما آوردند، و ما همواره با چشم گريان هستيم و مصيبت‏حضرت امام حسين‏عليه‏السلام را فراموش نمى‏كنيم‏».
    + پريسا 
    زيارة الاربعين أي اليوم العشرين من صفر .
    روى الشّيخ في التّهذيب والمصباح عن الامام الحسن العسكري (عليه السلام)قال: علامات المؤمن خمس: صلاة احدى وخمسين أي الفرائض اليوميّة وهي سبع عشرة ركعة والنّوافل اليوميّة وهي أربع وثلاثون ركعة، وزيارة الاربعين، والتختّم باليمين وتعفير الجبين بالسّجود، والجهر بِبِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ، وقد رويت زيارته في هذا اليوم على نحوين، أحدهما ما رواه الشّيخ في التّهذيب والمصباح عن صفوان الجمّال قال : قال لي مولاي الصّادق صلوات الله عليه في زيارة الاربعين: تزُور عند ارتفاع النّهار وتقول :
    اَلسَّلامُ عَلى وَلِيِّ اللهِ وَحَبيبِهِ، اَلسَّلامُ عَلى خَليلِ اللهِ وَنَجيبِهِ، اَلسَّلامُ عَلى صَفِيِّ اللهِ وَابْنِ صَفِيِّهِ، اَلسَّلامُ عَلى الْحُسَيْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهيدِ، اَلسَّلامُ على اَسيرِ الْكُرُباتِ وَقَتيلِ الْعَبَراتِ، اَللّـهُمَّ اِنّي اَشْهَدُ اَنَّهُ وَلِيُّكَ وَابْنُ وَلِيِّكَ وَصَفِيُّكَ وَابْنُ صَفِيِّكَ الْفائِزُ بِكَرامَتِكَ، اَكْرَمْتَهُ بِالشَّهادَةِ وَحَبَوْتَهُ بِالسَّعادَةِ، وَاَجْتَبَيْتَهُ بِطيبِ الْوِلادَةِ، وَجَعَلْتَهُ سَيِّداً مِنَ السادَةِ، وَقائِداً مِنَ الْقادَةِ، وَذائِداً مِنْ الْذادَةِ، وَاَعْطَيْتَهُ مَواريثَ الاَْنْبِياءِ، وَجَعَلْتَهُ حُجَّةً عَلى خَلْقِكَ مِنَ الاَْوْصِياءِ، فَاَعْذَرَ فىِ الدُّعاءِ وَمَنَحَ النُّصْحَ، وَبَذَلَ مُهْجَتَهُ فيكَ لِيَسْتَنْقِذَ عِبادَكَ مِنَ الْجَهالَةِ وَحَيْرَةِ الضَّلالَةِ، وَقَدْ تَوازَرَ عَلَيْهِ مَنْ غَرَّتْهُ الدُّنْيا، وَباعَ حَظَّهُ بِالاَْرْذَلِ الاَْدْنى، وَشَرى آخِرَتَهُ بِالَّثمَنِ الاَْوْكَسِ، وَتَغَطْرَسَ وَتَرَدّى فِي هَواهُ، وَاَسْخَطَكَ وَاَسْخَطَ نَبِيَّكَ، وَاَطاعَ مِنْ عِبادِكَ اَهْلَ الشِّقاقِ وَالنِّفاقِ وَحَمَلَةَ الاَْوْزارِ الْمُسْتَوْجِبينَ النّارَ، فَجاهَدَهُمْ فيكَ صابِراً مُحْتَسِباً حَتّى سُفِكَ فِي طاعَتِكَ دَمُهُ وَاسْتُبيحَ حَريمُهُ، اَللّـهُمَّ فَالْعَنْهُمْ لَعْناً وَبيلاً وَعَذِّبْهُمْ عَذاباً اَليماً، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ رَسُولِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ سَيِّدِ الاَْوْصِياءِ، اَشْهَدُ اَنَّكَ اَمينُ اللهِ وَابْنُ اَمينِهِ، عِشْتَ سَعيداً وَمَضَيْتَ حَميداً وَمُتَّ فَقيداً مَظْلُوماً شَهيداً، وَاَشْهَدُ اَنَّ اللهَ مُنْجِزٌ ما وَعَدَكَ، وَمُهْلِكٌ مَنْ خَذَلَكَ، وَمُعَذِّبٌ مَنْ قَتَلَكَ، وَاَشْهَدُ اَنَّكَ وَفَيْتَ بِعَهْدِ اللهِ وَجاهَدْتَ فِي سَبيلِهِ حَتّى اَتياكَ الْيَقينُ، فَلَعَنَ اللهُ مَنْ قَتَلَكَ، وَلَعَنَ اللهُ مَنْ ظَلَمَكَ، وَلَعَنَ اللهُ اُمَّةً سَمِعَتْ بِذلِكَ فَرَضِيَتْ بِهِ، اَللّـهُمَّ اِنّي اُشْهِدُكَ اَنّي وَلِيٌّ لِمَنْ والاهُ وَعَدُوٌّ لِمَنْ عاداهُ بِاَبي اَنْتَ وَاُمّي يَا بْنَ رَسُولِ اللهِ، اَشْهَدُ اَنَّكَ كُنْتَ نُوراً فىِ الاَْصْلابِ الشّامِخَةِ وَالاَْرْحامِ الْمُطَهَّرَةِ، لَمْ تُنَجِّسْكَ الْجاهِلِيَّةُ بِاَنْجاسِها وَلَمْ تُلْبِسْكَ الْمُدْلَهِمّاتُ مِنْ ثِيابِها، وَاَشْهَدُ اَنَّكَ مِنْ دَعائِمِ الدّينِ وَاَرْكانِ الْمُسْلِمينَ وَمَعْقِلِ الْمُؤْمِنينَ، وَاَشْهَدُ اَنَّكَ الاِْمامُ الْبَرُّ التَّقِيُّ الرَّضِيُّ الزَّكِيُّ الْهادِي الْمَهْدِيُّ، وَاَشْهَدُ اَنَّ الاَْئِمَّةَ مِنْ وُلْدِكَ كَلِمَةُ التَّقْوى وَاَعْلامُ الْهُدى وَالْعُرْوَةُ الْوُثْقى، وَالْحُجَّةُ على اَهْلِ الدُّنْيا، وَاَشْهَدُ اَنّي بِكُمْ مُؤْمِنٌ وَبِاِيابِكُمْ، مُوقِنٌ بِشَرايِعِ ديني وَخَواتيمِ عَمَلي، وَقَلْبي لِقَلْبِكُمْ سِلْمٌ وَاَمْري لاَِمْرِكُمْ مُتَّبِعٌ وَنُصْرَتي لَكُمْ مُعَدَّةٌ حَتّى يَأذَنَ اللهُ لَكُمْ، فَمَعَكُمْ مَعَكُمْ لا مَعَ عَدُوِّكُمْ صَلَواتُ اللهِ عَلَيْكُمْ وَعلى اَرْواحِكُمْ وَاَجْسادِكُمْ وَشاهِدِكُمْ وَغائِبِكُمْ وَظاهِرِكُمْ وَباطِنِكُمْ آمينَ رَبَّ الْعالِمينَ .
    ثمّ تصلّي ركعتين وتدعو بما أحببت وترجع .
    + پريسا 

    + پريسا 

    حضرت در مكه دو نامه نوشته‌اند، يكي به رؤساي بصره و يكي ديگر به رؤساي كوفه. در نامه حضرت به رؤساي بصره اينگونه آمده است:
    «من مي‌خواهم بدعت را از بين ببرم، سنت را احياء كنم،‌ زيرا سنت را ميرانده‌اند و بدعت را زنده كرده‌اند. اگر دنبال من آمديد راه راست با من است، يعني مي‌خواهم همان تكليف را انجام دهم و آن احياي سنت پيامبر و نظم اسلامي است».
    حضرت در نامه‌اي ديگر به اهل كوفه فرمود: «امام، پيشوا و رئيس جامعه اسلامي نمي‌تواند كسي باشد كه اهل فسق، فجور، خيانت، فساد و دوري از خدا است، بايد كسي باشد كه به كتاب خدا در جامعه عمل كند. عدل و داد را در جامعه اجرا كند،‌حق، قانون جامعه بشود و دين و آئين جامعه حق‌مدار باشد». امام حسين ـ عليه‌السّلام ـ هدف را باز مشخص مي‌كند. از مكه خارج مي‌شوند، ايشان در ميان راه در هر منزل با مخاطبين مختلف سخناني دارند.
    در منزلي به نام «بيضه» در حالي كه حر بن يزيد هم در كنار حضرت هستند، خطاب به دشمن مي‌فرمايند: اگر كسي ببيند حاكمي در جامعه اسلامي بر سر كار است كه ظلم مي‌كند، حرام خدا را حلال مي‌شمارد، حلال خدا را حرام مي‌شمارد، حكم الهي را كنار مي‌زند عمل نمي‌كند و ديگران را به عمل نمي‌خواند، با گناه و دشمني و ظلم عمل مي‌كند و كلاً حاكم جائر و فاسد است و يزيد مصداق كامل آن بود، با زبان و عمل عليه آن اقدام نكند، خداي متعال در قيامت اين ساكت بي‌تفاوت بي‌عمل را هم سرنوشتي دچار مي‌كند كه آن ظالم را به آن دچار كرده است،‌ يعني با هم در يك صف و جناح قرار مي‌گيرند. اين را پيامبر فرموده‌اند، پس پيامبر مشخص كرده بودند كه اگر نظام اسلامي منحرف شد چه بايد كرد. امام حسين ـ عليه‌السّلام ـ هم به اين فرمايش پيامبر استناد مي‌كند.

    + پريسا 

    عبرتهاي عاشورا
    امام حسين ـ عليه‌السّلام ـ مسئله خطر انحراف را بسيار جدي گوشزد مي‌كنند و اين را انحراف در اصل اسلام بر مي‌شمرند.
    امام حسين ـ عليه‌السّلام ـ در وصيتي كه هنگام خروج از مكه نوشته‌اند بعد از شهادت به وحدانيت خداوند مي‌آورند: «و اني ما خرجت عشراً‌و لا بطراً و لا ظالماً ولا مفسداً» يعني كساني اشتباه نكنند، تبليغات چي‌ها نيايند تبليغات كنند كه امام حسين ـ عليه‌السّلام ـ هم مثل كساني كه اين گوشه و آن گوشه خروج مي‌كنند براي اين‌كه قدرت را به چنگ بگيرند وارد ميدان مبارزه و جنگ شده است، كار ما از اين قبيل نيست، «بل انما خرجت اريد الاصلاح في امة جدي». عنوان اين كار اصلاح است، امام حسين ـ عليه‌السّلام ـ مي‌گويد مي‌خواهم حكومت را اصلاح كنم و اين همان واجبي است كه قبل از ايشان انجام نگرفته است. «بل انما اردت الاصلاح،‌ انما خرجت اريد الاصلاح في امه جدي» اين اصلاح از طريق خروج است.
    خروج يعني قيام، حضرت اين نكته را در اين وصيتنامه تصريح كردند. يعني اولاً مي‌خواهيم قيام كنيم و ثانياً‌ قياممان هم براي اصلاح است نه براي اين‌كه حتماً‌ به حكومت برسيم و يا حتماً‌ برويم و شهيد بشويم.
    بعد حضرت مي‌فرمايد: «اريد ان آمر بالمعروف و انهي عن المنكر و اثير بسيرة جدي» اين اصلاح از اين طريق است.
     <      1   2   3   4      >