ساعت ویکتوریا

نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
   1   2   3   4   5      >
 

سلام شعر نازي بود

از بچه هاي مذهبي مثّ شما خوشم مياد اگرچه خود غرق گناهم و خودمو مذهبي به حساب نمي يارم

به كلبه ي نتي ما يه سري بزن

التماس دعا

هامي

هنر آنست كه خود بميري پيش از آنكه بميرانندت، و مبدأ و منشأ همه هنرها آنانند كه اينگونه مرده اند.*

سيد مرتضي آويني////

رفقايي که مايل هستند براي شادي روح ايلياي عزيز يک ختم قرآن برگزار کنيم سريعتر اسامي و ايميلهاشون رو به آدرس ميل ارميا بفرستند تا از طريق ايميل هاشون از تاريخ و نحوه انجام اون مطلع بشوند ---« ermiyaa@gmail.com » ---



بنا بر وصيت ايليا، مخارج برگزاري مراسم ختم صرف هزينه ي امور ديگر شد. بنابر اين مجلس خاصي برگزار نشد كه دوستان را با خبر شوند.حيدر مدد

سلام....خيلي خيلي زيبا بود....موفق و پيروز باشي.
زندگي قصر دل انگيز خيال
زندگي زمزمه گرم جهان
زندگي بوي دل آويز وصال
زندگي آينه پاک زمان

در نگاه گل سرسبز وجود
در دل شادي و شور
در سراپرده اي از بود و نبود

زندگي رسم خوش عاطفه هاست
گردش چرخ حيات
طپش قلب زمين
انعکاس گل نوراني مهر بر
بلنداي تن آينه ها

زندگي خنده زيباي اميد
بر شب تيره يأس
تابش نور خدا بر دل مرده خاک

زندگي سنبل عشق
زندگي شادي و شوق
زندگي يکسره پيوند صفاست
زندگي زيباست

ختم قرآن براي شادي روح ايلياي عزيز (مدير وبلاگ لوح دل).....

رفقاي ديگه را هم خبر کنيد

حتما اينجا رفته بودي : http://louhedel.parsiblog.com لوح دل...

بسوزان هر طـــريقي مي پسندي
كــه آتش از تو و خاكــــستر از من

بكش چون صيد و در خونم بغلطان
تـــــماشا كـــردن از تــو پرپر از من

ندارم چون مطاعي ديگر اي عشق
بگيــــر انگشت و اين انگشتر از من

مـــرا كـــن زائــــر بـــاباي زيـــــنب
كه خـون ســر از او چـشم تر از من

بكش چون صيد و در خونم بغلطان....! هادي ميگفت دقيقا همينجوري پر زد .... غرق در خون. تو يه تصادف....تو جاده جمکرون....

آروم باش ! نگران نشو! حال ايليا خوبه. بهتر از هميشه. بهتر از من. بهتر از شما.

هرگز نميرد آنكه دلش زنده شد به عشق ثـبـت است بر جريده ي عالم دوام مـا

*****************

نه ... بزار بگم! ... بزار بگم تا همه ي عالم بدونن. ... آخه قربونت برم. مصيبت جوون كم مصيبتي نيست. ديگه چرا وصيت كردي تو شلمچه دفنت كنن؟؟؟؟؟؟؟ به فكر ما نيستي به فكر پدر مادرت باش. داغ فاطيما براشون كم نبود؟؟؟؟؟؟؟ تو هم ...بالاخره به آرزوت رسيدي. رفتي پيش فاطيما.

هنر آنست كه خود بميري پيش از آنكه بميرانندت، و مبدأ و منشأ همه هنرها آنانند كه اينگونه مرده اند. سيد مرتضي آويني


برگرفته از :http://ermiya.parsiblog.com/

http://hadoo.150m.com/worldoff.persianblog.com/MUSIC.swf سلام، خوبي آبجي؟؟؟ اينم آدرس اون چيزي كه خواسته بودي :)
سلام عزيزم..خوبي؟ نماز روزه هات قبول..عيدم با تاخير تبرك ميگم..شعر زيبايي نوشته بودي..به منم سري بزن..فداي تو..التماس دعا

به دور دست ها مي نگرم و تو را به خاطر ميارم .. مثل همين ابرهاي سپيد بودي و مثل همين ابرها زود محو شدي..به دور دست ها مينگرم و ستاره ها چشمان تورا به يادم مياورند. ستاره ها مثل چشم هاي تو خاموش ميشوند و آفتاب سر ميزند . آفتابي که تو بودي ..آفتاب هم خواهد رفت .همان طور که تو رفتي و نورت را از من دريغ کردي

بر هر صفحه از دفتر شعرم اين نقش خيال توست که نگاشته مي شود. زمزمه *يا الله * بر زبانم ، نام تو را طنين انداز مي کند . مي دانم که صدايم را از پس هزاران ارتعاش نا بهنگام در ادامه راه ناکامي و شکست ميشنوي . پي پاسخي بگو و آرامش را به خانه کوچک باز گردان . خداوندا ! چه سري است ميان غروب و اشک ، جان و جانان ، که در جاده دور دست فطرت ، کسي مرا با نواي شکسته مي خواند ؟ و در اعماق روحي بزرگ ، صداي آوار کاخ هاي تاريکي ، خواب را بي خواب ميکند ؟؟؟!!!

سلام همسفر عزيز

دلتنگتان بوديم و خوشحال شديم كه مسافر بوديد و حتما مثل هميشه با مهتاب ... آيا در آن فرازها به ياد ما هم بوديد؟ بيتي از يك غزل خودم خطاب به ارباب رعيت نواز:

ز من عبور مي كني و زود دوز مي شوي /// بيا از آن فرازها مرور كن نشيب را ...

دوم اينكه پرسيده بودم آيا آن دوستمان حاجت روا شد يا نه؟ جوابي نگرفتم

سوم در كامنت وبلاگ حقايق پنهان در مورد اختلاف در عيد فطر مطلب طولاني نوشتم اگه مايل بوديد ...

چهارم بيش از اين به ما سر بزنيد ..

سلام.

اگه بدوني چقدر وايسادم تا اين صفحه باز بشه

روي هر چي پرشين و سفيد كرد.

...

خيلي قشنگ بود

ممنون

بازم ميام

((هر چند فكر كنم نيازي به گفتن نداشت)) آخه من مزاحم هميشگيه اينجام.مگه نه؟...

ba dalamo dorod be sham ... tahat va ebadathaton ghabol basheh va eyde fetr ba shoma mobarak

..albateh ba arze mazerat ke dir khedmat residam

سلام به گلي از گلهاي بهشتي . چه زيبا نگاشتي و گفتي كه بر جان دل نشست . (اذنم بده خانه اي بسازم بر بام حريم عشقت اي يار ) چه زيبا سرودي و اجازه گرفتي . انشاءالله كه جوابت را محكم گرفته باشي . التماس دعا
«هان!بشارتتان باد، اى بندگان خدا كه گناهان گذشته‏تان آمرزيده شد، پس به فكر آينده خويش باشيد كه چگونه بقيه ايام را بگذرانيد.»
   1   2   3   4   5      >