• وبلاگ : همسفرمهتاب
  • يادداشت : بهار انه
  • نظرات : 23 خصوصي ، 226 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <    <<    6   7   8   9   10    >>    >
     
    + مجنون الحسين 

    دانى كه چرا زغصه تاب آوردم

    يا تحفه چه از شام خراب آوردم

    از بهر على اصغر ششماهه تو

    تنديس نحيفى از رباب آوردم

    نرگسي برام دعا كن....
    با سلام / ضمن تبريك فرا رسيدن سال نو و بهار طبيعت اميدوارم در اين سال جديد چشمان منتظران مهدي عج به جمال نورانيش منور شود و زمين از انتظار به در آيد ..... برايتان موفقيت آرزو ميكنم .... وبلاگ ما قابل لينك دادن نيست ... مطالب وبلاگتون رو خوندم مفيد و پر محتوا بود دست شما درد نكنه
    سلام و تسليت بر همه عاشقان حسيني. اربعين سالار شهيدان را بر همه دوستداران اهل بيت عليهم السلام تسليت عرض ميكنم

    اربعين سالار شهيدان حسين ابن علي عليه لسلام بر عاشقان ان حضرت تسليت باد ...اميد كه روزي مردم بتوانند رسالت حسين را بجاي سستي ها و كج رفتاريهايشان ..ادامه دهند ..

    سلامت و تندرست باشيد .خاك پاتون ..داداش مهرداد ...///

    از عشق‌ تو سينه‌ام‌ صفا مي‌گيرد

    زنگار دلم‌، رنگ‌ و جلا مي‌گيرد

    تا چشم‌، نم‌ اشك‌ به‌ تو هديه‌ كند

    راهي‌ به‌ سوي‌ كرب‌ و بلا مي‌گيرد

    اربعين است. كاروان به مقصد رسيده است. تير عشق كارگر افتاده و قلب سياهى چاك خورده است. آفتاب از پس ابر شايعه و دروغ و فريب سر برآورده و پشت پلك‏هاى بسته را مى‏كوبد و دروازه ديدگان را به گشودن مى‏خواند. اربعين است. هنگامه كمال خون، بارورى عشق و ايثار، فصل درويدن، چيدن و دوباره روييدن. هنگامه ميثاق است و دوباره پيمان بستن. و كدامين دست محبت‏آميز است تا دستى را كه چهل روز از گودال، به اميد فشردن دستى همراه، برآمده، بفشارد؟ كدامين سر سوداى همراهى اين سر بريده را دارد و كدامين همت، ذوالجناح بى‏سوار را زين خواهد كرد؟

    اشهدانك امين الله وابن امينه

    http://www.moala.net/gallery15.htm

    اينك، چهل روز است كه هر سبزه كه مى‏رويد، هر گل كه مى‏شكفد، هر چشمه كه مى‏جوشد و حتى خورشيد در طلوع و غروب، سوگوار مظلوم قربانگاه عشق است. چهل روز است كه انقلاب از زير خاكستر قلب‏ها شراره مى‏زند.

    چهل روز گذشت. حقيقت، عريان‏تر و زلال‏تر از هميشه از افق خون سربرآورد. كربلا به بلوغ خويش رسيد و جوشش خون شهيد، خاشاك ستم را به بازى گرفت. خونى كه آن روز در غريبانه‏ترين غروب، در گمنام‏ترين زمين، در عطشناك‏ترين لحظه بر خاك چكه كرد، در آوندهاى زمين جارى شد و رگ‏هاى خاك را به جنبش و جوشش و رويش خواند. چهل روز آسمان در سوگ قربانيان كربلا گريست و هستى، داغدار مظلوميت‏حسين‏عليه السلام شد. چهل روز، ضرورت هميشه بلوغ است، مرز رسيدن به تكامل است و مگر ما سرما و گرما را به "چله‏" نمى‏شناسيم و مگر ميعادگاه موسى در خلوت طور....

    هرچند كه‌ ما سخت‌ فقيريم‌ حسين‌
    بر سفرة‌ روضه‌ات‌ اسيريم‌ حسين‌
    يك‌ باده‌ به‌ نام‌ جام‌ عشقت‌ زده‌ايم‌
    تا حال‌ نمرده‌ و نميريم‌ حسين‌

    التماس دعا .....

    حسينى بمانيم.

    اربعين است. عشق با تمام قامت‏بر قله «گودال‏» ايستاده است! دو دستى كه در ساحل علقمه كاشته شد، بلند و استوار چونان نخل‏هاى بارور، سربرآورده و حنجره‏اى كوچك كه به وسعت تمامى مظلوميت فرياد مى‏كشيد، آسمان در آسمان به جست‏وجوى همصدا و همنوا سير مى‏كند. راستى، كدامين ياورى به «همنوايى‏» و همراهى برمى‏خيزد؟

    مگر هر روز عاشورا و همه خاك، كربلا نيست؟ بياييد همواره همراه كربلاييان گام برداريم تا حسينى بمانيم.

    عالم همه محو گل رخسار حسين است

    ذرات وجود در عجب از كار حسين است

    داني كه چرا خانه حق گشته سيه پوش

    يعني كه خداوند عزدار حسين است

     <    <<    6   7   8   9   10    >>    >